❆ Ξ ⋀ Я F I ❆
تو همان جانی که، من به یادت میمیرم
از سر شوق ز یک نگاهت، جان میگیرم
در زنجیر، آن سلسه مویت میمیرم
اندک اندک، با لعل لبت جان میگیرم
همچو صیدی، به ابروی کمانت میمیرم
باز از آن باده ای چشمت، جان میگیرم
اینکه با روح تنم، در عالم معنا میمیرم
چون ز برفی دلم لحظه ای صد جان میگیرم
❄💟
شاعر خودم😊
از سر شوق ز یک نگاهت، جان میگیرم
در زنجیر، آن سلسه مویت میمیرم
اندک اندک، با لعل لبت جان میگیرم
همچو صیدی، به ابروی کمانت میمیرم
باز از آن باده ای چشمت، جان میگیرم
اینکه با روح تنم، در عالم معنا میمیرم
چون ز برفی دلم لحظه ای صد جان میگیرم
❄💟
شاعر خودم😊
۵.۳k
۲۵ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.