تسبیح ها آماده چادر ها را سرتون کرده باشه
تسبیح ها آماده چادر ها را سرتون کرده باشه
بچه ها فقط گزارش نکنید لطفاً این چند پارتی درخواستی بود
____________________هنتای__________
ران محکم و وحشیانه لب ا.ت رو میبوسید با یکی از دستاش سی.نه ا.ت را فشار میداد و بعد رفت سراغ مارک هاش کل گردن ترقوه هات رو کبود کرد
یکی از سی.نه های ا.ت رو میخو.رد و اون یکی رو می.مالید تمام مدت ران دی.ک خودش رو به ا.ت میمالید تا ا.ت رو تحر.ک کنه و خب موفق هم بود دوتا از انگشت های کشیدش رو واردت کرد که ناله بلندی کشیدی و این ران بدجور دیوونه کرد و دوتا انگشت دیگه هم اضافه کرد ا.ت که بدجور تحریک شده بود
ا.ت : اهه... اووم.....ددی من دیکت رو میخام
ران: با کمال میل
ران انگشت هاشو از داخل درآورد و د.کش رو جایگزین کرد از درد جیغی کشید ران سریع لباش رو گذاشت رو لبات
بعد از چهار ساعت کامل و پنج بار ار.ضا شدن ران و هفت بار ار.ضا شدن تو ران ولت کرد پاشد و تو رو بغل کرد برد حموم بعد از اینکه بدنت شست و خوشکش کرد یکی از لباسهای خودش رو داد بهت و خودشم با شلوار خوابید ( الله اکبر)
پایان هنتای
فردا صبح
با دلدرد بیدار شدی به ران که خوابیده بود نگاه کردی لبات رو گذاشتی روی لباش که بیدار شد سریع ازش جدا شدی که با لحن ناراحت و بچه گونه گفت چرا منو نبوسیدی
ا.ت : پرو نش...
اره ران محکم ا.ت رو بوسید و بعد که جدا شدن در گوش ا.ت با یک لحن هات و جذاب گفت : الان بهتر شد
پایان
انگشتم بخاطر تسبیح درد میکنه
بچه ها فقط گزارش نکنید لطفاً این چند پارتی درخواستی بود
____________________هنتای__________
ران محکم و وحشیانه لب ا.ت رو میبوسید با یکی از دستاش سی.نه ا.ت را فشار میداد و بعد رفت سراغ مارک هاش کل گردن ترقوه هات رو کبود کرد
یکی از سی.نه های ا.ت رو میخو.رد و اون یکی رو می.مالید تمام مدت ران دی.ک خودش رو به ا.ت میمالید تا ا.ت رو تحر.ک کنه و خب موفق هم بود دوتا از انگشت های کشیدش رو واردت کرد که ناله بلندی کشیدی و این ران بدجور دیوونه کرد و دوتا انگشت دیگه هم اضافه کرد ا.ت که بدجور تحریک شده بود
ا.ت : اهه... اووم.....ددی من دیکت رو میخام
ران: با کمال میل
ران انگشت هاشو از داخل درآورد و د.کش رو جایگزین کرد از درد جیغی کشید ران سریع لباش رو گذاشت رو لبات
بعد از چهار ساعت کامل و پنج بار ار.ضا شدن ران و هفت بار ار.ضا شدن تو ران ولت کرد پاشد و تو رو بغل کرد برد حموم بعد از اینکه بدنت شست و خوشکش کرد یکی از لباسهای خودش رو داد بهت و خودشم با شلوار خوابید ( الله اکبر)
پایان هنتای
فردا صبح
با دلدرد بیدار شدی به ران که خوابیده بود نگاه کردی لبات رو گذاشتی روی لباش که بیدار شد سریع ازش جدا شدی که با لحن ناراحت و بچه گونه گفت چرا منو نبوسیدی
ا.ت : پرو نش...
اره ران محکم ا.ت رو بوسید و بعد که جدا شدن در گوش ا.ت با یک لحن هات و جذاب گفت : الان بهتر شد
پایان
انگشتم بخاطر تسبیح درد میکنه
۵.۶k
۰۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.