دیدار پارت 12
ویو ا. ت : امروز تولد جمینیه میخوایم سوپرایزش کنم به اعضا گفتم داخل یه رستوران باشن صبح یه دعوا با جیمین کردم دیگه معلوم نباشه تولد گرفتم براش
الان جیمین اومد خونه جونگ کوک زنگ زد اره از این حرفا بریم بیرون
به من گفت لباس بپوشم
.... اسلاید دو لباس ا. ت موهامو بالا دمه اسبی بستم
جیمین: برای یه بیرون این زیادی نیست
ا. ت: فکر نمی کنم
جیمین: بریم
عصبی بود رسیدیم اونجا سوپرایز شد
جیمین: برای همینه که صبح باهم دعوا کردی تا لو نره
ا. ت: یس
جیمین: دیگه دعوا نکن اصلا یادم رفت تولدمو
ا. ت😐😂
جشن تمام شد برگشتیم خونه
پرش زمانی به چند سال بعد
امشب جیمین از سربازی برمیگرده
کیک درس کردم بعد جیمین اومد
بغلش
جیمین: ا. ت دلم برات تنگ شد
ا. ت: منم کوشولو
جیمین: بهم نگو کوشولو
ا. ت: یعنی او کوشولو یه من نیستی
جیمین: هستم
ا. ت: خب پس چیه
الان جیمین اومد خونه جونگ کوک زنگ زد اره از این حرفا بریم بیرون
به من گفت لباس بپوشم
.... اسلاید دو لباس ا. ت موهامو بالا دمه اسبی بستم
جیمین: برای یه بیرون این زیادی نیست
ا. ت: فکر نمی کنم
جیمین: بریم
عصبی بود رسیدیم اونجا سوپرایز شد
جیمین: برای همینه که صبح باهم دعوا کردی تا لو نره
ا. ت: یس
جیمین: دیگه دعوا نکن اصلا یادم رفت تولدمو
ا. ت😐😂
جشن تمام شد برگشتیم خونه
پرش زمانی به چند سال بعد
امشب جیمین از سربازی برمیگرده
کیک درس کردم بعد جیمین اومد
بغلش
جیمین: ا. ت دلم برات تنگ شد
ا. ت: منم کوشولو
جیمین: بهم نگو کوشولو
ا. ت: یعنی او کوشولو یه من نیستی
جیمین: هستم
ا. ت: خب پس چیه
۱۷.۱k
۲۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.