عاشقانه ها پارت 13
بعد از چند روز ایبیکه و سوسن اومدن مدرسه
رفتن سر کلاس نشستن
کلاس که تموم شد رفتن بوفه
ملیسا: ی فکری دارم چطوره بریم جنگل
دروک : فکر خوبیه حال و هوامونم عوض میشه
همه گفتن باشه
بعد از مدرسه دخترا باهم رفتن بازار خرید کنن
پسرا هم رفتن کاروان گیر بیارن
دخترا پیش هم تو خونه ی سوسن خوابشون برد
صبح پسرا همه چیز رو اماده کرده بودن رفتن
خونه ی سوسن داشتن بوغ میزدن که دخترا اومدن
بیرون گفتن دارین چیکار می کنید
دروک: برین لباس هاتون رو بپوشید که
قراره بریم دخترا لباس هاشون رو عوض کردن
می خواستن برن که الیف اومد
الیف : سلام
برک : الیف تو چطوری اومدی اینجا
الیف : خاله ایلا گفت دارین می رید جنگل
منم ادرس ازش خواستم گفت نمی دونم
ولی گفت میاین دنبال دوست دخترا تون منم
ادرس اینجارو گرفتم و براتون ی چیزاییم اوردم
الیف: راستی برک دوست دخترت کدومه اخه
اینجا حدودن 6 تا دختر هست
برک: ایبیکه
ایبیکه دستش رو بلند کرد و گفت
ایبیکه: منم
بعد سوار کاروان شدن و راه افتادن
پارت بعدی رو بزارم
ببخشید دیر گذاشتم
اصکی ممنوع
رفتن سر کلاس نشستن
کلاس که تموم شد رفتن بوفه
ملیسا: ی فکری دارم چطوره بریم جنگل
دروک : فکر خوبیه حال و هوامونم عوض میشه
همه گفتن باشه
بعد از مدرسه دخترا باهم رفتن بازار خرید کنن
پسرا هم رفتن کاروان گیر بیارن
دخترا پیش هم تو خونه ی سوسن خوابشون برد
صبح پسرا همه چیز رو اماده کرده بودن رفتن
خونه ی سوسن داشتن بوغ میزدن که دخترا اومدن
بیرون گفتن دارین چیکار می کنید
دروک: برین لباس هاتون رو بپوشید که
قراره بریم دخترا لباس هاشون رو عوض کردن
می خواستن برن که الیف اومد
الیف : سلام
برک : الیف تو چطوری اومدی اینجا
الیف : خاله ایلا گفت دارین می رید جنگل
منم ادرس ازش خواستم گفت نمی دونم
ولی گفت میاین دنبال دوست دخترا تون منم
ادرس اینجارو گرفتم و براتون ی چیزاییم اوردم
الیف: راستی برک دوست دخترت کدومه اخه
اینجا حدودن 6 تا دختر هست
برک: ایبیکه
ایبیکه دستش رو بلند کرد و گفت
ایبیکه: منم
بعد سوار کاروان شدن و راه افتادن
پارت بعدی رو بزارم
ببخشید دیر گذاشتم
اصکی ممنوع
۲.۷k
۲۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.