با فهم و درک کوتاه خود
با فهم و درک کوتاه خود
خدا ْ را اینگونه پرستش میکنم و دوست دارم.»
تو را دوست دارم چون میگوییْ
رفیق کسی هستم که رفیقی ندارد...
تورا دوست دارم چون میگوییْ
هر وقت از همه جا و همه کس نا امید شدی به سمت من بیا...
تورا دوست دارم چون میگوییْ
من از رگ گردن به تو نزدیک ترم و برای هر دردت درمانی دارم...
تورا دوست دارم چون میگوییْ
نترس و اندوهگین نباش من کنار توام...
من عبادت و دوستی از سر ترس را انتخاب نمیکنم...
عبادت با ترس اجبار است
ولی عبادت با قلب عشق... ❤️
از چیزی که بترسی در زمان غفلت خطا میکنی...
ولی چیزی را دوست بداری غمگین شدن و قهر ان تورا از خلاف میلش عمل کردن وا میدارد....
من خدارا در زیبایی خلقت چشم حیواناتی دیدیم که گفتن نامش بعضی هارا غمگین میکند....
در طلوع آفتاب...
در وزش باد در ارتفاع...
در تکان خوردن یک برگه خشکیده در پاییز به درختی که تا اجازه آن نباشن نمی افتد...
من خدارا اینگونه دیدم»
دست یاری برادر بزرگ سر شانه های برادر کوچک.....
مغرور قدرتمند دلگرم کننده....
من خدارا متفاوت از دید سایر دیدم...
کفرش به کنار، عجب خدایی دارم ❤️
میشناسمت ای آشنای قدیمی ♾️
خدا ْ را اینگونه پرستش میکنم و دوست دارم.»
تو را دوست دارم چون میگوییْ
رفیق کسی هستم که رفیقی ندارد...
تورا دوست دارم چون میگوییْ
هر وقت از همه جا و همه کس نا امید شدی به سمت من بیا...
تورا دوست دارم چون میگوییْ
من از رگ گردن به تو نزدیک ترم و برای هر دردت درمانی دارم...
تورا دوست دارم چون میگوییْ
نترس و اندوهگین نباش من کنار توام...
من عبادت و دوستی از سر ترس را انتخاب نمیکنم...
عبادت با ترس اجبار است
ولی عبادت با قلب عشق... ❤️
از چیزی که بترسی در زمان غفلت خطا میکنی...
ولی چیزی را دوست بداری غمگین شدن و قهر ان تورا از خلاف میلش عمل کردن وا میدارد....
من خدارا در زیبایی خلقت چشم حیواناتی دیدیم که گفتن نامش بعضی هارا غمگین میکند....
در طلوع آفتاب...
در وزش باد در ارتفاع...
در تکان خوردن یک برگه خشکیده در پاییز به درختی که تا اجازه آن نباشن نمی افتد...
من خدارا اینگونه دیدم»
دست یاری برادر بزرگ سر شانه های برادر کوچک.....
مغرور قدرتمند دلگرم کننده....
من خدارا متفاوت از دید سایر دیدم...
کفرش به کنار، عجب خدایی دارم ❤️
میشناسمت ای آشنای قدیمی ♾️
۸.۱k
۲۶ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.