فیک طلسم شده قسمت ۳۷
جون کوک و جسیکا به خونه ای بسیار زیبا رسیدن و کلی بادیگارد اومدن سمت شون
برای جون کوک خم شدن و گفتن قربان خوش اومدین
جون کوک سرشو تکون داد و یهو تغییر لباس داد اسلاید سوم جسیکا دهنش باز موند و محو جون کوک شد
جون کوک خندید و گفت خوشگله بیابریم خونه ای من
جسیکا گفت جون کوک خیلی آشغالی به شوخی
جون کوک گفت تو هم خیلی بی شعوری
رفتن داخل کلی ازشون پذیرایی شد و جسیکا گفت اتاق من کدومه جون کوک گفت متاسفم تو کناره من میخوابی
جسیکا خوشحال شد
جون کوک گفت اهم اهم البته روی کاناپه
پوست من حساسه و هر کسی اجازه نداره پیشم بخوابه مفهومه
جسیکا گفت باشه بابا مامانم اینها
بدون اینکه شام بخوره روی کاناپه خوابیدش
جون کوک خودش هم از حرفی که عذاب وجدان گرفته بود
تا خواست بگه شوخی کردم دید جسیکا هفت پادشاه خوابه
برای جون کوک خم شدن و گفتن قربان خوش اومدین
جون کوک سرشو تکون داد و یهو تغییر لباس داد اسلاید سوم جسیکا دهنش باز موند و محو جون کوک شد
جون کوک خندید و گفت خوشگله بیابریم خونه ای من
جسیکا گفت جون کوک خیلی آشغالی به شوخی
جون کوک گفت تو هم خیلی بی شعوری
رفتن داخل کلی ازشون پذیرایی شد و جسیکا گفت اتاق من کدومه جون کوک گفت متاسفم تو کناره من میخوابی
جسیکا خوشحال شد
جون کوک گفت اهم اهم البته روی کاناپه
پوست من حساسه و هر کسی اجازه نداره پیشم بخوابه مفهومه
جسیکا گفت باشه بابا مامانم اینها
بدون اینکه شام بخوره روی کاناپه خوابیدش
جون کوک خودش هم از حرفی که عذاب وجدان گرفته بود
تا خواست بگه شوخی کردم دید جسیکا هفت پادشاه خوابه
۷.۷k
۰۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.