فیک کوک ( عشق و نفرت ) ادامه پارت ۱۰
از زبان ا/ت
داشتیم قدم میزدیم که گفتم : جونگ کوک گفت: بله گفتم : اگر یه کاری بخوام برام میکنی
گفت : چه کاری
گفتم : اگر....اگر ازت بخوام بیخیال کُشتن خانوادم بشی این کار رو میکنی ؟
گفت : باشه
وات یعنی چی باشه چرا اینقدر زود قبول کرد واوو باورم نمیشه
گفتم : واقعاً دیگه نمی کُشی اونا رو ؟ گفت : نه اما یه شرط داره
گفتم : چه شرطی
گفت : باید تا ابد پیشم بمونی
داشتیم قدم میزدیم که گفتم : جونگ کوک گفت: بله گفتم : اگر یه کاری بخوام برام میکنی
گفت : چه کاری
گفتم : اگر....اگر ازت بخوام بیخیال کُشتن خانوادم بشی این کار رو میکنی ؟
گفت : باشه
وات یعنی چی باشه چرا اینقدر زود قبول کرد واوو باورم نمیشه
گفتم : واقعاً دیگه نمی کُشی اونا رو ؟ گفت : نه اما یه شرط داره
گفتم : چه شرطی
گفت : باید تا ابد پیشم بمونی
۷۵.۸k
۰۹ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.