trust me part. 36
(از دید جیمین)
دست ماها رو گرفته بودمو راه میرفتیم
+جیمین
- هوم؟
+پاهام درد می کنه
- می خوای بیای روی کولم؟
+اوهم
-بیا بپر بالا
کل راه و تا پارکی که می خواستم رو کولم بود
بالاخره به پارک رسیدم و سمت درخت بزرگی که همیشه میرفتیم زیرش مینشستیم رفتم
-ماها؟
صدایی ازش نیامد
یکم تکونش دادم ک دستش از روی شونم افتاد
- کیوت دیونه خوابش برد
روی زمین نشستم و ماها رو به درخت تکیه دادم بلند شدمو خودم این ورو اون ور کردم بدنم خشک شده بود
کنارش نشستمو سرشو رو پاهام گذاشتم
- کیوت حتی تو خوابم شبیه یک جوجست😄
موهاشو ناز می کردم و بهش نگاه می کردم
دستشو گرفتم و چشمامو بستم
چشمامو باز کردم که صدای عجیبی میشنیدم صدای بیب بیب یک چیزی با صدای ماها بود
سرمو تکون دادمو چشمامو محکم بستمو باز کردم
که همه چیز برام اوکی شد
ماها با چشمای اشکی به من نگاه کرد
+جیمین
لبخندی زدم که سرم تیر کشید که چشامو بستمو دستمو رو سرم گذاشتم
+ جیمین چی ....چیشد؟خوبی؟
سرم خیلی درد می کرد ناله ای از سر درد کردم
+ ه... و پی جی... ن جینو صدا کن
هوپی با دست پاچگی پشت سرش یونگی هم رفت
+جیمین ج.. جیمین منو نگاه.. نگام کن
- نمی تونم
+ دستمو بردار از رو سرت
- اههههههههه
+ ( با دادو بغض) یکی بیادددددد
دستمو هنوز تو دستاش بود
می خواستم برم که یکی از پرستار رو صدا کنم که دستمو گرفت
- نرو
+ ام.....
- خواهش می کنم نرو
+ باشه
دستی که تو دستش بود گرفت و رو سرش گذاشت
که یک دفعه در باز شد جین و چند تا پرستار ریختن تو
جین: چی شدددد؟نفس گرفت خوبی ؟
سرمو سمت جیمین کردم دیدم چشماش بسته بود
+ سر سر ش درد میکرد
جین: چرا دستت رو گذاشتی رو سرش
+خ خودش دستمو گذاشت
جین: هوفففففف یکی تون بهش یک مسکن تزریق کنه
یکی از پرستار و چشمی گفت و جین سمت وسایل ها رفت و یک چوب و یک چراغ قوه برداشت
چراغ قوه رو روی چشماش گرفت
جیمین:چه مرگته خوابم ناسلامتی
جین: کوفت خوابم همه رو به سکته دادی
جیمین: خوابیده بودم خب مگه خوابم جرمه؟
جین:همین خواب بودی؟ احمق جان سرت ضربه خورده می فهمی سطح هوش یاریت 5 درصد بوده و کنار قلب یک تیر خورده و دقیقا از جلو صورتت رد شده
جیمین: خب مهم اینه که الان زندم
با برداشته شدن دست ماها و صدای افتادن چیزی چشمام باز شد
جین: ماهاااااااا
درو برمو دیدم دیدم ماها بی جون افتاده زمین و از دهنش کف میامد
- ماها
جین: یکی بیاد کمک کنه
جین دهن ماها رو باز کرد و وسط دهنش چراغ قوره رو گذاشت
همون موقع هوپی با سرعت سمت جین امد
ادامه پست بعدی، 😁
دست ماها رو گرفته بودمو راه میرفتیم
+جیمین
- هوم؟
+پاهام درد می کنه
- می خوای بیای روی کولم؟
+اوهم
-بیا بپر بالا
کل راه و تا پارکی که می خواستم رو کولم بود
بالاخره به پارک رسیدم و سمت درخت بزرگی که همیشه میرفتیم زیرش مینشستیم رفتم
-ماها؟
صدایی ازش نیامد
یکم تکونش دادم ک دستش از روی شونم افتاد
- کیوت دیونه خوابش برد
روی زمین نشستم و ماها رو به درخت تکیه دادم بلند شدمو خودم این ورو اون ور کردم بدنم خشک شده بود
کنارش نشستمو سرشو رو پاهام گذاشتم
- کیوت حتی تو خوابم شبیه یک جوجست😄
موهاشو ناز می کردم و بهش نگاه می کردم
دستشو گرفتم و چشمامو بستم
چشمامو باز کردم که صدای عجیبی میشنیدم صدای بیب بیب یک چیزی با صدای ماها بود
سرمو تکون دادمو چشمامو محکم بستمو باز کردم
که همه چیز برام اوکی شد
ماها با چشمای اشکی به من نگاه کرد
+جیمین
لبخندی زدم که سرم تیر کشید که چشامو بستمو دستمو رو سرم گذاشتم
+ جیمین چی ....چیشد؟خوبی؟
سرم خیلی درد می کرد ناله ای از سر درد کردم
+ ه... و پی جی... ن جینو صدا کن
هوپی با دست پاچگی پشت سرش یونگی هم رفت
+جیمین ج.. جیمین منو نگاه.. نگام کن
- نمی تونم
+ دستمو بردار از رو سرت
- اههههههههه
+ ( با دادو بغض) یکی بیادددددد
دستمو هنوز تو دستاش بود
می خواستم برم که یکی از پرستار رو صدا کنم که دستمو گرفت
- نرو
+ ام.....
- خواهش می کنم نرو
+ باشه
دستی که تو دستش بود گرفت و رو سرش گذاشت
که یک دفعه در باز شد جین و چند تا پرستار ریختن تو
جین: چی شدددد؟نفس گرفت خوبی ؟
سرمو سمت جیمین کردم دیدم چشماش بسته بود
+ سر سر ش درد میکرد
جین: چرا دستت رو گذاشتی رو سرش
+خ خودش دستمو گذاشت
جین: هوفففففف یکی تون بهش یک مسکن تزریق کنه
یکی از پرستار و چشمی گفت و جین سمت وسایل ها رفت و یک چوب و یک چراغ قوه برداشت
چراغ قوه رو روی چشماش گرفت
جیمین:چه مرگته خوابم ناسلامتی
جین: کوفت خوابم همه رو به سکته دادی
جیمین: خوابیده بودم خب مگه خوابم جرمه؟
جین:همین خواب بودی؟ احمق جان سرت ضربه خورده می فهمی سطح هوش یاریت 5 درصد بوده و کنار قلب یک تیر خورده و دقیقا از جلو صورتت رد شده
جیمین: خب مهم اینه که الان زندم
با برداشته شدن دست ماها و صدای افتادن چیزی چشمام باز شد
جین: ماهاااااااا
درو برمو دیدم دیدم ماها بی جون افتاده زمین و از دهنش کف میامد
- ماها
جین: یکی بیاد کمک کنه
جین دهن ماها رو باز کرد و وسط دهنش چراغ قوره رو گذاشت
همون موقع هوپی با سرعت سمت جین امد
ادامه پست بعدی، 😁
۱۸.۱k
۰۴ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.