پارت ۱۱
″ا.ت″
سر میز شام بودم و همش چشمم به جونگکوک میوفتاد و باعث میشد بغض کنم
تا اینکه شوگا...
شوگا: خیلی خوب جو خیلی سنگین شد بس کنید بیاید بریم بازی
پ/ک:می خواید بازی کنید؟انم الان!!!
همه با ترس بهش نگا کردم
پ/ک:امم اوک من مشکلی ندارم
جیمین:هوففف سکته کردم(هواسش نبود بلند گفته)
پ/ک:صبر کن ببینم شماها ازم می ترسید؟
جیمین:.......(بچه دوباره رف تو سکته)
تهیونگ:نه نه قربان فقط ما خیلی دوست داشتیم بازی کنیم...و فکر میکردیم که شما نزارید
پ/ک:اووو پس منم بازی میکنم ببینم کی ترسناک تره
ا.ت:جدی!می خوای بازی کنی!؟
پ/ک:اهوم اره خوب مشکلی داره(حالت تعجب و نیش خند)
ا.ت:ن..نه نه نه خوشحال میشیم
نامجون:بیخیال...چی بازی کنیم
جونگکوک:جرعت و حقیقت
تهیونگ:(لعنتی)اهوم خوب
ا.ت:(به تهیونگ نگا میکنه و با ترس بهش میگه نه)
جیمین:ارههعع عالی میششه
ا.ت:(لعنتی جیمینننننننن)
(بچه ها بعضی جا ها که پرانتز میزارم و حرف میزنم یعنی دارن تو دلشون حرف میزنن اوکی)
نامجون:اره منم خوشم امد
شوگا:منم پایم
جیهوپ:ا.ت نظر تو چیه
(ا.ت ترسید دو با قیافه ی ترسیده گفت...)
ا.ت:عا عامممم خوب با..باشه
جونگکوک:پس همه قبول کردید دیگه درسته(نیشخند)
همه باهم:اره
.....
ا.ت:شوگاااا ج یا ح
شوگا:مگه مهمه
ا.ت:یااا زد حال نزن زر بزن
شوگا:بیترادب
ا.ت:حالا هرچی
شوگا:ح
ا.ت:تا حالا عاشق شدی؟
شوگا:اهوم
جیهوپ:چییییی بعد به من نگفتی
شوگا:بیخیال بطری رو بچرخون
پ/ک و کوک افتادن
پ/ک:ج یا ح؟
کوک:ج
پ/ک:مطمعنی(نیشخند)
کوک: صد در صد
پ/ک:توی این جمع هرکسی که بیشتر دوست داری رو ببوس
کوک:اما همه پسرن فقط ا.ت دختره
پ/ک:خوب که چی؟
کوک:(لعنتی حالا چیکار کنم)
پ/ک:عجله کنننن
کوک رفت سمت...
سر میز شام بودم و همش چشمم به جونگکوک میوفتاد و باعث میشد بغض کنم
تا اینکه شوگا...
شوگا: خیلی خوب جو خیلی سنگین شد بس کنید بیاید بریم بازی
پ/ک:می خواید بازی کنید؟انم الان!!!
همه با ترس بهش نگا کردم
پ/ک:امم اوک من مشکلی ندارم
جیمین:هوففف سکته کردم(هواسش نبود بلند گفته)
پ/ک:صبر کن ببینم شماها ازم می ترسید؟
جیمین:.......(بچه دوباره رف تو سکته)
تهیونگ:نه نه قربان فقط ما خیلی دوست داشتیم بازی کنیم...و فکر میکردیم که شما نزارید
پ/ک:اووو پس منم بازی میکنم ببینم کی ترسناک تره
ا.ت:جدی!می خوای بازی کنی!؟
پ/ک:اهوم اره خوب مشکلی داره(حالت تعجب و نیش خند)
ا.ت:ن..نه نه نه خوشحال میشیم
نامجون:بیخیال...چی بازی کنیم
جونگکوک:جرعت و حقیقت
تهیونگ:(لعنتی)اهوم خوب
ا.ت:(به تهیونگ نگا میکنه و با ترس بهش میگه نه)
جیمین:ارههعع عالی میششه
ا.ت:(لعنتی جیمینننننننن)
(بچه ها بعضی جا ها که پرانتز میزارم و حرف میزنم یعنی دارن تو دلشون حرف میزنن اوکی)
نامجون:اره منم خوشم امد
شوگا:منم پایم
جیهوپ:ا.ت نظر تو چیه
(ا.ت ترسید دو با قیافه ی ترسیده گفت...)
ا.ت:عا عامممم خوب با..باشه
جونگکوک:پس همه قبول کردید دیگه درسته(نیشخند)
همه باهم:اره
.....
ا.ت:شوگاااا ج یا ح
شوگا:مگه مهمه
ا.ت:یااا زد حال نزن زر بزن
شوگا:بیترادب
ا.ت:حالا هرچی
شوگا:ح
ا.ت:تا حالا عاشق شدی؟
شوگا:اهوم
جیهوپ:چییییی بعد به من نگفتی
شوگا:بیخیال بطری رو بچرخون
پ/ک و کوک افتادن
پ/ک:ج یا ح؟
کوک:ج
پ/ک:مطمعنی(نیشخند)
کوک: صد در صد
پ/ک:توی این جمع هرکسی که بیشتر دوست داری رو ببوس
کوک:اما همه پسرن فقط ا.ت دختره
پ/ک:خوب که چی؟
کوک:(لعنتی حالا چیکار کنم)
پ/ک:عجله کنننن
کوک رفت سمت...
۲۶.۹k
۱۱ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.