وقتی جفتشون عاشق یه دختر میشن p¹⁰
ا.ت غلتی روی تختش خورد و دستش رو زیر چونه اش گذاشت: تهیونگ حیح اون خیلی خوب و کیوته
و همینطور خیلی پرنس طور رفتار میکنه
بهم حس امنیت و آرامش میده
برام اصلا خود ارامشه...
جونگ کوک....
ترسناکه
کنارش انگار سیاهی بهم هجوم میکنه و ترس تو قلبم ریشه میزنه ....
ترسناکه.....
چشاش طوریه که نمیتونی بیشتر از چند ثانیه بهش نگاه کنی..... مثل باتلاق میمونه.....
مدل نگاه کردنش ، لحن حرف زدنش ، چشماش، لبخند و پوزخنداش....
همه چیش ترسناکه.......
ا.ت سرش رو به دو طرف تکون داد ، از تخت بلند شدو به طرف حموم رفت....
بعد از تموم کردن آلبوم خواننده مورد علاقش از حموم خارج شد و حوله صورتی رنگش رو دور خودش پیچید
دینگ! صدای پیام گوشیش نظرش رو جلب کرد
گوشی رو توی دستش گرفت و به پیام نگاه کرد ، پیامی از شماره نامعلومی با این محتوا: سلام ا.تیی خوبی؟ تهیونگم
گفتم امروز که تعطیله
میای بریم بیرون؟
ا.ت لبخندی زد و جواب داد: های تهیونگی تو خوبی؟
عا... اره میام
و بعد از قفل کردن صفحه گوشی ، موبایلش رو روی میز کنار تخت گذاشت
گایز میدونم کمه الان پارت بعدی رو هم میزارممممم
و همینطور خیلی پرنس طور رفتار میکنه
بهم حس امنیت و آرامش میده
برام اصلا خود ارامشه...
جونگ کوک....
ترسناکه
کنارش انگار سیاهی بهم هجوم میکنه و ترس تو قلبم ریشه میزنه ....
ترسناکه.....
چشاش طوریه که نمیتونی بیشتر از چند ثانیه بهش نگاه کنی..... مثل باتلاق میمونه.....
مدل نگاه کردنش ، لحن حرف زدنش ، چشماش، لبخند و پوزخنداش....
همه چیش ترسناکه.......
ا.ت سرش رو به دو طرف تکون داد ، از تخت بلند شدو به طرف حموم رفت....
بعد از تموم کردن آلبوم خواننده مورد علاقش از حموم خارج شد و حوله صورتی رنگش رو دور خودش پیچید
دینگ! صدای پیام گوشیش نظرش رو جلب کرد
گوشی رو توی دستش گرفت و به پیام نگاه کرد ، پیامی از شماره نامعلومی با این محتوا: سلام ا.تیی خوبی؟ تهیونگم
گفتم امروز که تعطیله
میای بریم بیرون؟
ا.ت لبخندی زد و جواب داد: های تهیونگی تو خوبی؟
عا... اره میام
و بعد از قفل کردن صفحه گوشی ، موبایلش رو روی میز کنار تخت گذاشت
گایز میدونم کمه الان پارت بعدی رو هم میزارممممم
۱۲.۱k
۰۹ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.