فیک گل رزم 🌹
part 2
با چیزی که دیدم خشکم زد
قیافش خیلی آشنا بود چشماش موهاش
به خودم امدم و گل رو دادم بهش
+بفرمایید
... ممنون می تونید برید
+امم خدافظ
... خدافظ
ویو جویون
این پسره بد جوری برام اشنا بود
بعد از دادن گل ها دوباره رفتم گل خونه تصمیم گرفتم مهندسی بخونم مهندس کشاورزی
چون گل هاو گیاه هارو خیلی دوست دارم
توی این چند روز زیاد میرفتم گل خونه برای تحقیق و.....
سرتا پا بوی گل گرفته بودم 😂
امروز میرم بخش گل های رز
(چند ساعت بعد)
رفتم خونه
&جویون گل خونه خوش گذشت
+اره مامان خوب بود
♕جویون عزیزم یادته یک سریع گل تحویل دادی؟ طرف خیلی خوشش امده بازم سفارش داده اینارو میبری دوباره؟
+عا اره حتما
&فعلا بحث کار و بیخیال شید بیاید شام
+♕امدیم
+مامان استلا کجاست پس؟
&کار داشت فردا رو مرخصی گرفت و امروزم زود تر رفت
+آها
(فردا صبح)
ویو جویون
همراه با مامانم رفتیم به ادرسی که بابا داده بود اما اینبار فرق داشت یک ساختمون بود
رفتیم داخل و زنگ زدیم
... کیه؟
&گل هاتون رو اوردیم
... آها یک لحضه
(ویو راوی خودم😂)
آقای کیم درو باز کرد وگل هارو از ماری گرفت جویون کنار مادرش ایستاده بود
وقتی آقای کیم جویون رو دید روی صورت سردش پوزخندی پدیدار شد
ماری که حس خوبی به آقای کیم نداشت با خنده ای از آقای کیم خداحافظی کرد و همراه با جویون به سمت ماشین رفت
پایان ویو
دینگ دینگ (صدای زنگ موبایل)
علامت تهیونگ_
علامت جیمین"
"الو تهیونگ گل هارو گرفتی؟
_اره گرفتم
" پس بیا دیگه کلی کار داریم
_باشه امدم
ویو تهیونگ
این گل ها همه ی خاطرات منن بابغض
اینا همه ی زندگی منن با بغض
مامان من همیشه به یادتم( اینو که گفت اشک کوچکی از چشمش سرازیر شد)
با چیزی که دیدم خشکم زد
قیافش خیلی آشنا بود چشماش موهاش
به خودم امدم و گل رو دادم بهش
+بفرمایید
... ممنون می تونید برید
+امم خدافظ
... خدافظ
ویو جویون
این پسره بد جوری برام اشنا بود
بعد از دادن گل ها دوباره رفتم گل خونه تصمیم گرفتم مهندسی بخونم مهندس کشاورزی
چون گل هاو گیاه هارو خیلی دوست دارم
توی این چند روز زیاد میرفتم گل خونه برای تحقیق و.....
سرتا پا بوی گل گرفته بودم 😂
امروز میرم بخش گل های رز
(چند ساعت بعد)
رفتم خونه
&جویون گل خونه خوش گذشت
+اره مامان خوب بود
♕جویون عزیزم یادته یک سریع گل تحویل دادی؟ طرف خیلی خوشش امده بازم سفارش داده اینارو میبری دوباره؟
+عا اره حتما
&فعلا بحث کار و بیخیال شید بیاید شام
+♕امدیم
+مامان استلا کجاست پس؟
&کار داشت فردا رو مرخصی گرفت و امروزم زود تر رفت
+آها
(فردا صبح)
ویو جویون
همراه با مامانم رفتیم به ادرسی که بابا داده بود اما اینبار فرق داشت یک ساختمون بود
رفتیم داخل و زنگ زدیم
... کیه؟
&گل هاتون رو اوردیم
... آها یک لحضه
(ویو راوی خودم😂)
آقای کیم درو باز کرد وگل هارو از ماری گرفت جویون کنار مادرش ایستاده بود
وقتی آقای کیم جویون رو دید روی صورت سردش پوزخندی پدیدار شد
ماری که حس خوبی به آقای کیم نداشت با خنده ای از آقای کیم خداحافظی کرد و همراه با جویون به سمت ماشین رفت
پایان ویو
دینگ دینگ (صدای زنگ موبایل)
علامت تهیونگ_
علامت جیمین"
"الو تهیونگ گل هارو گرفتی؟
_اره گرفتم
" پس بیا دیگه کلی کار داریم
_باشه امدم
ویو تهیونگ
این گل ها همه ی خاطرات منن بابغض
اینا همه ی زندگی منن با بغض
مامان من همیشه به یادتم( اینو که گفت اشک کوچکی از چشمش سرازیر شد)
۳.۸k
۱۶ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.