گروه عاشق پارت ۵
#لیسا
بغضم گرفته بود رفتم سمت دستشویی.
#رزی
متوجه لیسا شدم اون بغض کرده بود. دیدم داره میره میخواستم باهاش برم که یهو جنی گفت بزار تنها باشه.
-پس توهم فهمیدی
جنی:اره
-جیسو تو چی؟
جیسو:ها؟؟؟
#کوک
میون اون جمعیت و گندی که زده شد دیدم چند نفر بیرون رفتن. یکیشونو دیدم و قلبم تند تندمیزد.
من انگار عاشقش شدهبودم.
ایو داشت لپمو میبوسید بهش گفتم گمشو کنار.
رفتم سمت دستشویی زنانه(داخل نرفت😜)
یه دختره داره گریه میکنه.
بعد یک دقیقه دیدم داره میاد بیرون
رفتم عقب تر و دوباره راه اومدم که فک کنه تازه اومدم.
بعد اومد بیرون و سلام کرد.
خیلی خوشگل بود😍
ببخشید کم بود میخواستم جایی تموم کنم که بیشتر تشنه ی پارت بعد باشین(یه جور مردم ازاری😀😀)
#لیسا #جونگ_کوک #لیزکوک #رزی #جیمین #رزمین
#جیسو #جین #جینسو #جنی #تهیونگ #تهنی
بغضم گرفته بود رفتم سمت دستشویی.
#رزی
متوجه لیسا شدم اون بغض کرده بود. دیدم داره میره میخواستم باهاش برم که یهو جنی گفت بزار تنها باشه.
-پس توهم فهمیدی
جنی:اره
-جیسو تو چی؟
جیسو:ها؟؟؟
#کوک
میون اون جمعیت و گندی که زده شد دیدم چند نفر بیرون رفتن. یکیشونو دیدم و قلبم تند تندمیزد.
من انگار عاشقش شدهبودم.
ایو داشت لپمو میبوسید بهش گفتم گمشو کنار.
رفتم سمت دستشویی زنانه(داخل نرفت😜)
یه دختره داره گریه میکنه.
بعد یک دقیقه دیدم داره میاد بیرون
رفتم عقب تر و دوباره راه اومدم که فک کنه تازه اومدم.
بعد اومد بیرون و سلام کرد.
خیلی خوشگل بود😍
ببخشید کم بود میخواستم جایی تموم کنم که بیشتر تشنه ی پارت بعد باشین(یه جور مردم ازاری😀😀)
#لیسا #جونگ_کوک #لیزکوک #رزی #جیمین #رزمین
#جیسو #جین #جینسو #جنی #تهیونگ #تهنی
۴۷.۵k
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.