ویو ادمین
ویو ادمین
خب تارف تمیکنم تهیونگ کلا ب ی ادم تشنه رابطه تبدیل شده بود
سرشو نزدسک جیا کردو در حالی که ب لبای جیا نگاه نیکرد باش حرف میزد
دستشو رو لب پاینیه جیا کشید
ته: میتونی بفهمی میخوامش؟
جیا: ....( با چشای بغض شکه شده نمیدونه چی بگه
ته: ضبونت بند امده فعلا ساکت باش که حنجرتو لازم داری
تهیونگ کمربندشو دراورد و انداخت بقل تخت
لبای جیارو هم دراورد ب جز شلوار
جیا تو ذهنش هزاران سوال بود ولی الان حتی ی دونه هم نمیتونست ب ضبون بیاره
تهیونگ ب سمت لبا/ی جیا رفتو ل/ ب پاینس که شب گذشته حوس جشیدنشو کرده بود رو ب دندون گرف
همزمان بند لباس زیر جیا و شلوارشو دراورد جیا کاملا جلوش ل/خت بود
وقتی از جیا جدا شد
جیا: چی کار میکنی ولم کنم تروخدا کاریم ندتشته باشه لطفاا ( گریه
ته؛ ن نمیشه خودت امدی باید تاوانم بدی
تهیونگ بدون اهمیت دادن ب ترس و حرفا و گریه های جیا ب کارش ادامه داد
ب سمت گردنش رفتو از زیر فک جیا تا بالای سین/ه کی/س مارکای بنفش با اندازه های جور باجور میزاشتتت
وقتی ب س/ین/ه رسید
خب تارف تمیکنم تهیونگ کلا ب ی ادم تشنه رابطه تبدیل شده بود
سرشو نزدسک جیا کردو در حالی که ب لبای جیا نگاه نیکرد باش حرف میزد
دستشو رو لب پاینیه جیا کشید
ته: میتونی بفهمی میخوامش؟
جیا: ....( با چشای بغض شکه شده نمیدونه چی بگه
ته: ضبونت بند امده فعلا ساکت باش که حنجرتو لازم داری
تهیونگ کمربندشو دراورد و انداخت بقل تخت
لبای جیارو هم دراورد ب جز شلوار
جیا تو ذهنش هزاران سوال بود ولی الان حتی ی دونه هم نمیتونست ب ضبون بیاره
تهیونگ ب سمت لبا/ی جیا رفتو ل/ ب پاینس که شب گذشته حوس جشیدنشو کرده بود رو ب دندون گرف
همزمان بند لباس زیر جیا و شلوارشو دراورد جیا کاملا جلوش ل/خت بود
وقتی از جیا جدا شد
جیا: چی کار میکنی ولم کنم تروخدا کاریم ندتشته باشه لطفاا ( گریه
ته؛ ن نمیشه خودت امدی باید تاوانم بدی
تهیونگ بدون اهمیت دادن ب ترس و حرفا و گریه های جیا ب کارش ادامه داد
ب سمت گردنش رفتو از زیر فک جیا تا بالای سین/ه کی/س مارکای بنفش با اندازه های جور باجور میزاشتتت
وقتی ب س/ین/ه رسید
۱۲.۳k
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.