۴۳
کوک: میشه چیزهایی که قبلا بهت دادمو قبول کنی
ا/ت: اره
تق تق تق
کوک: بیا داخل
سوکو: جونگکوک
کوک: سوکو تویی بله
سوکو: ا/ت توهم اینجایی
ا/ت: سلام
سوکو: سلام جونگکوک تو دیشب اومدی کنارم گفتی دلت میخواد دوباره با ا/ت باشی منم برات دلسوزی کردم ولی فهمیدم تو بایه نفر دیگه رابطه داری
کوک: چی؟
ا/ت: جونگکوک
کوک: سوکو چی میگی؟
سوکو: اره اینم عکس دختره و تو تو پیج دختره دیدم توفالورات پیدا کردم
ا/ت: ببینم چرا بغلش کردی جونگکوک این دروغه
کوک: یعنی چی؟
سوکو: بیا داخل اینم دختره
سومی: عزیزم این کیه؟
ا/ت: جونگکوک این همون دخترست
سومی: کوک من خوشگلم جذابم این کیه دیگه
ا/ت: عوضی دروغ گو تو گفتی عاشقمی ازت متنفرم
کوک: ا/ت صبر کن من اصلا اینو نمیشناسم دارم راستمیگم
سوکو: 😂
کوک: چرا میخندی؟
سوکو: ببخشید نمیتونستم جلوی خندمو بگیرم
ا/ت: 😂
کوک: چرا میخندید
رفتم بغلش کردم
ا/ت: ببخشید عزیزم یه شوخی بود
کوک: وایی قلبم اومد تو دهنم
سومی: ببخشید
کوک: آشنایی؟ میشناسمت؟
سومی: سومی هستم
کوک: اها
سوکو: ا/ت خیلی خوب گریمش کردی
کوک: میدونم نقشه تو عوضی بود چون هیچوقت چیز خوب تو سرت نمیاد
سوکو: 😂ببخشید
سوکو: فتوشاپم چطور بود
کوک: غیر قابل تشخیص
منشی: اقای جئون دارند تشریف میارند
سوکو: بابات برگشته؟
کوک: اره
ا/ت: جونگکوک من چیکار کنم
کوک:وایی فراموش کردم بلند شو برید نباید اینجا بمونید
سومی: چرا
ا/ت: راستمیگه
کوک: از در پشتی برید ا/ت بعد بهت زنگ میزنم
ا/ت: شمارمو نداری از سوکو بگیر
کوک: باشه برو
سوکو: چیشده چرا ترسیدی؟
کوک: هیچی
ا/ت
سومی: ا/ت بریم
ا/ت: بیا گریمتو پاک کن
سومی: نه دوسش دارم راستی این پسره کی بود؟
ا/ت: دوست جونگکوک از بچگی دوستند همون شوهر جیهو
سومی: اها جیهو دیوونه همچین پسر جذابی رو از دست داد
ا/ت: نکنه از سوکو خوشت اومده
سومی: نه نه اینطور نیست
ا/ت: باشه
شب
تو اتاقم بودم
شماره ناشناس
..:چطوری خانم خوشگله با من دوست میشی؟
ا/ت:امیدوارم لوس بازیت فقط برای خودم باشه
..:ـ😂
ا/ت: نخند
..:ببخشید خانم جئون
ا/ت: من جئون نیستم کیم هستم
..: نه دیگه جئونی خوشگل خانم شیطونی امروزت هنوز تو مغزمه
ا/ت: دوسش داشتی؟ نکنه هنوز میخوای😈
..: شاید بتونی پشت چت اینطور حرف بزنی ولی اگه جرعتشو داری وقتی منو دیدی اینطور بگو
ا/ت: باشه خب عشقم من برم فک کنم مهمون برامون اومده
..: برو فدات شم
ا/ت: خودت که نیستی؟
..: نه
رفتم طبقه پایین
ا/ت: لونا جون کیه؟
پ.ک: به به خانم فراری پس اونقدر که فک میکردم زرنگ نبودی ساده ترین خونه رو انتخاب کردی همه جارو گذشتم فک نمیکردم اینقدر احمق باشی
با ترس سریع خواستم برم طبقه بالا چند نفر که هیکل بزرگی داشتن فک کنم از بادیگارداش بودن
پ.ک: ببریدش تو ماشین
*پارت بعدی امشب
#فیک
ا/ت: اره
تق تق تق
کوک: بیا داخل
سوکو: جونگکوک
کوک: سوکو تویی بله
سوکو: ا/ت توهم اینجایی
ا/ت: سلام
سوکو: سلام جونگکوک تو دیشب اومدی کنارم گفتی دلت میخواد دوباره با ا/ت باشی منم برات دلسوزی کردم ولی فهمیدم تو بایه نفر دیگه رابطه داری
کوک: چی؟
ا/ت: جونگکوک
کوک: سوکو چی میگی؟
سوکو: اره اینم عکس دختره و تو تو پیج دختره دیدم توفالورات پیدا کردم
ا/ت: ببینم چرا بغلش کردی جونگکوک این دروغه
کوک: یعنی چی؟
سوکو: بیا داخل اینم دختره
سومی: عزیزم این کیه؟
ا/ت: جونگکوک این همون دخترست
سومی: کوک من خوشگلم جذابم این کیه دیگه
ا/ت: عوضی دروغ گو تو گفتی عاشقمی ازت متنفرم
کوک: ا/ت صبر کن من اصلا اینو نمیشناسم دارم راستمیگم
سوکو: 😂
کوک: چرا میخندی؟
سوکو: ببخشید نمیتونستم جلوی خندمو بگیرم
ا/ت: 😂
کوک: چرا میخندید
رفتم بغلش کردم
ا/ت: ببخشید عزیزم یه شوخی بود
کوک: وایی قلبم اومد تو دهنم
سومی: ببخشید
کوک: آشنایی؟ میشناسمت؟
سومی: سومی هستم
کوک: اها
سوکو: ا/ت خیلی خوب گریمش کردی
کوک: میدونم نقشه تو عوضی بود چون هیچوقت چیز خوب تو سرت نمیاد
سوکو: 😂ببخشید
سوکو: فتوشاپم چطور بود
کوک: غیر قابل تشخیص
منشی: اقای جئون دارند تشریف میارند
سوکو: بابات برگشته؟
کوک: اره
ا/ت: جونگکوک من چیکار کنم
کوک:وایی فراموش کردم بلند شو برید نباید اینجا بمونید
سومی: چرا
ا/ت: راستمیگه
کوک: از در پشتی برید ا/ت بعد بهت زنگ میزنم
ا/ت: شمارمو نداری از سوکو بگیر
کوک: باشه برو
سوکو: چیشده چرا ترسیدی؟
کوک: هیچی
ا/ت
سومی: ا/ت بریم
ا/ت: بیا گریمتو پاک کن
سومی: نه دوسش دارم راستی این پسره کی بود؟
ا/ت: دوست جونگکوک از بچگی دوستند همون شوهر جیهو
سومی: اها جیهو دیوونه همچین پسر جذابی رو از دست داد
ا/ت: نکنه از سوکو خوشت اومده
سومی: نه نه اینطور نیست
ا/ت: باشه
شب
تو اتاقم بودم
شماره ناشناس
..:چطوری خانم خوشگله با من دوست میشی؟
ا/ت:امیدوارم لوس بازیت فقط برای خودم باشه
..:ـ😂
ا/ت: نخند
..:ببخشید خانم جئون
ا/ت: من جئون نیستم کیم هستم
..: نه دیگه جئونی خوشگل خانم شیطونی امروزت هنوز تو مغزمه
ا/ت: دوسش داشتی؟ نکنه هنوز میخوای😈
..: شاید بتونی پشت چت اینطور حرف بزنی ولی اگه جرعتشو داری وقتی منو دیدی اینطور بگو
ا/ت: باشه خب عشقم من برم فک کنم مهمون برامون اومده
..: برو فدات شم
ا/ت: خودت که نیستی؟
..: نه
رفتم طبقه پایین
ا/ت: لونا جون کیه؟
پ.ک: به به خانم فراری پس اونقدر که فک میکردم زرنگ نبودی ساده ترین خونه رو انتخاب کردی همه جارو گذشتم فک نمیکردم اینقدر احمق باشی
با ترس سریع خواستم برم طبقه بالا چند نفر که هیکل بزرگی داشتن فک کنم از بادیگارداش بودن
پ.ک: ببریدش تو ماشین
*پارت بعدی امشب
#فیک
۱۵.۱k
۱۹ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.