فیک🫦doubt in love🫦پارت♡51♡
فیک🫦doubt in love🫦پارت♡51♡
راوی: وقتی یونجون این حرف رو شنید از خنده داشت جرررر میخورد ولی کوک قیافه اش کپی خرگوش های ناراحت بود که هویج شون رو ازشون گرفتن شده بود
یونجون : وای وای وای بانی کوچولوی من واسع این ناراحته اوییی خودا
کوک : الع (قیافه اش شبیع خرگوش ها شدع الع رو هم مثلاً بچه گونه گفت)
یونجون : 🤣🤣 ناراحت نباش اون مردِ چون من واسع مسخره کردن بهش گفتم برُوگرنه که تنها کسی که حق داره به من بگه بِرُ تویی
کوک : واقعاً(واقعاً رو بع ذوق گفت)
یونجون : واقعاً(وقتی حرفش تموم شد از سرش بوس کرد دستش رو هم انداخت رو گردن کوک کوک هم دستش رو انداخت رو گردن یونجون راه رفتن طی راه کوک و یونجون در مورد اتفاق های که واسشون افتاده حرف میزدن)
*بچه ها یونجون به منظور برادرانه کوک رو بدس کرد نیاید بگید که من اینا رو شیپ میکنم نه اینطور نیست مگه شما دوستای صمیمی تون رو بوس نمیکنید اینا هم همین طوری این*
ته : کجا موندین پس داشتیم نگرانتون میشدیم بدوید غذا سرد شده
یونجون : ببخشید دیگه راه طولانی بود
ا.ت : اوووم غذا چقد خوش مزه اس وایی چند روز بود مث ادم غذا نخورده بودم
ته : یعنی اونجا بهتون غذا نمیدادن زنداداش
ا.ت : بیین جرئت داری یکبار دیگه به من بگو زنداداش هرچی دیدی از چشم خودت دیدی
ته : خوب چی بگم
ا.ت : بگو خانم ا.ت
ته : چشم زنداداش خانم ا.ت
ا.ت ویو
دوبارع گفت زنداداش راستش از این کلمه خوشم اومده بود ولی نمیخواستم بهفمن واسه همین یه لگد زدم به پاش
ته : اییی پام اوف ببخشید غلط کردم خانم ا.ت خوبه
ا.ت : ارع
جیمین : اونجا که بودید غذاتون چی بود یعنی برام سواله سرخ پوست ها چی میخورن
یونجون: جا های نامناسب حیوانات رو میخوردن از شربت شون گرفته تا گوشت شون مال چیز های حیوانات بود
کوک : اااااهههههه نگید که خوردید هم
ا.ت : متاسفانه خوردیدم اقای بانی
کوک : جانم
یونجون : چییی چرا به اون میگی بانی فقط من حق دارم بهش بگم بانی
ا.ت : خودت داشتی معرفی میکردی گفتی بانی
یونجون : من گفته باشم توام باید بگی
ا.ت : مگه اسمش این نیست
یونجون : نخیر اسمش جونکوکه
ا.ت : اها ببخشید اقای جونکوک من نمیدونستم سوتفاهم پیش اومده
کوک : این چه حرفی شما نمیدونستید من معذرت میخوام که خودمو معرفی نکردم باعث شدم سوتفاهم پیش بیاد
ا.ت : در هر صورت خواستم ازتون عذر خواهی کنم مجدداً معذرت میخوام
یونجون : تو همیشع با همه انقدر مودبی چرا با من انقدر سگ رفتار میکنی
راوی: وقتی یونجون این حرف رو شنید از خنده داشت جرررر میخورد ولی کوک قیافه اش کپی خرگوش های ناراحت بود که هویج شون رو ازشون گرفتن شده بود
یونجون : وای وای وای بانی کوچولوی من واسع این ناراحته اوییی خودا
کوک : الع (قیافه اش شبیع خرگوش ها شدع الع رو هم مثلاً بچه گونه گفت)
یونجون : 🤣🤣 ناراحت نباش اون مردِ چون من واسع مسخره کردن بهش گفتم برُوگرنه که تنها کسی که حق داره به من بگه بِرُ تویی
کوک : واقعاً(واقعاً رو بع ذوق گفت)
یونجون : واقعاً(وقتی حرفش تموم شد از سرش بوس کرد دستش رو هم انداخت رو گردن کوک کوک هم دستش رو انداخت رو گردن یونجون راه رفتن طی راه کوک و یونجون در مورد اتفاق های که واسشون افتاده حرف میزدن)
*بچه ها یونجون به منظور برادرانه کوک رو بدس کرد نیاید بگید که من اینا رو شیپ میکنم نه اینطور نیست مگه شما دوستای صمیمی تون رو بوس نمیکنید اینا هم همین طوری این*
ته : کجا موندین پس داشتیم نگرانتون میشدیم بدوید غذا سرد شده
یونجون : ببخشید دیگه راه طولانی بود
ا.ت : اوووم غذا چقد خوش مزه اس وایی چند روز بود مث ادم غذا نخورده بودم
ته : یعنی اونجا بهتون غذا نمیدادن زنداداش
ا.ت : بیین جرئت داری یکبار دیگه به من بگو زنداداش هرچی دیدی از چشم خودت دیدی
ته : خوب چی بگم
ا.ت : بگو خانم ا.ت
ته : چشم زنداداش خانم ا.ت
ا.ت ویو
دوبارع گفت زنداداش راستش از این کلمه خوشم اومده بود ولی نمیخواستم بهفمن واسه همین یه لگد زدم به پاش
ته : اییی پام اوف ببخشید غلط کردم خانم ا.ت خوبه
ا.ت : ارع
جیمین : اونجا که بودید غذاتون چی بود یعنی برام سواله سرخ پوست ها چی میخورن
یونجون: جا های نامناسب حیوانات رو میخوردن از شربت شون گرفته تا گوشت شون مال چیز های حیوانات بود
کوک : اااااهههههه نگید که خوردید هم
ا.ت : متاسفانه خوردیدم اقای بانی
کوک : جانم
یونجون : چییی چرا به اون میگی بانی فقط من حق دارم بهش بگم بانی
ا.ت : خودت داشتی معرفی میکردی گفتی بانی
یونجون : من گفته باشم توام باید بگی
ا.ت : مگه اسمش این نیست
یونجون : نخیر اسمش جونکوکه
ا.ت : اها ببخشید اقای جونکوک من نمیدونستم سوتفاهم پیش اومده
کوک : این چه حرفی شما نمیدونستید من معذرت میخوام که خودمو معرفی نکردم باعث شدم سوتفاهم پیش بیاد
ا.ت : در هر صورت خواستم ازتون عذر خواهی کنم مجدداً معذرت میخوام
یونجون : تو همیشع با همه انقدر مودبی چرا با من انقدر سگ رفتار میکنی
۴.۹k
۲۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.