< زیـبـاتَر اَز مـاه >
< زیـبـاتَر اَز مـاه >
part: ²⁹
شینوبو: اگوست دی ولش کن دیگه کشتیش(گریه)
اگوست دی بیخیالش شد و دست شینوبو رو گرفت و با خودش برد تو ماشین
اگوست دی: حرکت کن
😎: بله ارباب
اگوست دی که با مشت پسره رو زده بود دستاش زخم شده بود و به دستاش نگاه میکرد و لبخند شیطانی میزد
ویو شینوبو:
بعد اینکه اومدین تو ماشین اگوست دی همش به دشتاش نگاه میکرد و میخندید حتما دردش میکنه
شینوبو: دستتو بده زخمتو پاک کنم رفتیم خونه برات پانسمان میکنم
اگوست دی دستشو داد به شینوبو بعد چند مین رسیدن خونه هرکی لباسشو عوض کرد و شینوبو رف جعبه کمک های اولیه رو اورد
شینوبو: میخام الکل بزنم به دستت یکم درد داره و میسوزه
اگوست دی درد داشت بدم درد داشت ولی به رو خودش نیورد شینوبو هم متوجه این موضوع شده بود
شینوبو: من تو اتاق گیمم کاری داشتی بیا اونجا
اگوست دی: باشه
part: ²⁹
شینوبو: اگوست دی ولش کن دیگه کشتیش(گریه)
اگوست دی بیخیالش شد و دست شینوبو رو گرفت و با خودش برد تو ماشین
اگوست دی: حرکت کن
😎: بله ارباب
اگوست دی که با مشت پسره رو زده بود دستاش زخم شده بود و به دستاش نگاه میکرد و لبخند شیطانی میزد
ویو شینوبو:
بعد اینکه اومدین تو ماشین اگوست دی همش به دشتاش نگاه میکرد و میخندید حتما دردش میکنه
شینوبو: دستتو بده زخمتو پاک کنم رفتیم خونه برات پانسمان میکنم
اگوست دی دستشو داد به شینوبو بعد چند مین رسیدن خونه هرکی لباسشو عوض کرد و شینوبو رف جعبه کمک های اولیه رو اورد
شینوبو: میخام الکل بزنم به دستت یکم درد داره و میسوزه
اگوست دی درد داشت بدم درد داشت ولی به رو خودش نیورد شینوبو هم متوجه این موضوع شده بود
شینوبو: من تو اتاق گیمم کاری داشتی بیا اونجا
اگوست دی: باشه
۲.۲k
۰۲ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.