♡pt: ²⁰ ♡I never loved you
کوک: من برم دیگه توهم بخوابی باشه
ا/ت: باشه عشقم
کوک: قربون اون لبت بشم من که انقدر برق میزنه
ا/ت:«خنده» کوک برو دیگه
کوک: اوف باشه رفتم
کوک بلند شد و دست تکون داد و رفت
منم انقدر که خوابم میومد گرفتم خوابیدم تا سرم رو روی بالش تخت فشردم بعد ۶ دقیقه خوابم برد
«فردا»
(از زبان کوک)
اییی چقدر بده هرچی میخابم بازم خوابم میاد لعنت بهش
دستم رو بردم سمت گوشیم و زنگ زدم به یدونه از بادیگارد هام
«جواب داد»
بادیگارد: سلام رئیس
کوک: ا/ت هنوز خابه
بادیگارد: رئیس ا/ت خانم نیستن
«از روی تخت بلند شدم سریع»
کوک: یعنی چی نیست «داد»
بادیگارد: بخدا رئیس صبح رفتم سر بزنم نبود
کوک: لولو بردش
بادیگارد: رئیس من باید یه چیزی بگم
کوک: بنال
بادیگارد: یعنی امکان داره که هوانگ این یوپ برده باشش؟!
کوک: هوانگ چی راس میگی
«گوشی رو غط کرد»
کوک: ای ک*کش ای بی *اموس خواهرک*ه
شمارشووو ندارم باید چیکار کنم
«یه شماره ناشناس زنگ زد به کوک»
کوک: این کیه
«جواب داد»
کوک: کیه؟
هوانگ: الو عشقم
«بچها به هوانگ این یوپ میگم هوانگ»
کوک: هوانگ؟!
هوانگ: این دختره چه بدنی داره
کوک: ای اشغالللللللل دستت بهش نمیخوره فهمیدی
هوانگ: میخام بکنمش اوففف
کوک: هوانگ چیییی میخوایی از من «داد»
هوانگ: من فقط زنت رو میخام
کوک: هر چقدر پول بخایی بهت میدم
هوانگ: من تا دلت بخاد پول دارم عزیزم اوه انگار عشقم بیدار شده برم پیشش
کوک: عشقت کیه
هوانگ: ا/ت
کوک: اییی عوضیییی
«قطع کرد»
کوک: ک*رم تو ک* مادر ج*دت
«در اتاق کوک باز شد»
جیمین: داداش چی شده
کوک: نپرس داداش
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ،
«🖇like²⁰♥🖇»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ،
«comment🖇²⁰💌🖇»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ،
«¹🖇follower👥🖇»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ،
ا/ت: باشه عشقم
کوک: قربون اون لبت بشم من که انقدر برق میزنه
ا/ت:«خنده» کوک برو دیگه
کوک: اوف باشه رفتم
کوک بلند شد و دست تکون داد و رفت
منم انقدر که خوابم میومد گرفتم خوابیدم تا سرم رو روی بالش تخت فشردم بعد ۶ دقیقه خوابم برد
«فردا»
(از زبان کوک)
اییی چقدر بده هرچی میخابم بازم خوابم میاد لعنت بهش
دستم رو بردم سمت گوشیم و زنگ زدم به یدونه از بادیگارد هام
«جواب داد»
بادیگارد: سلام رئیس
کوک: ا/ت هنوز خابه
بادیگارد: رئیس ا/ت خانم نیستن
«از روی تخت بلند شدم سریع»
کوک: یعنی چی نیست «داد»
بادیگارد: بخدا رئیس صبح رفتم سر بزنم نبود
کوک: لولو بردش
بادیگارد: رئیس من باید یه چیزی بگم
کوک: بنال
بادیگارد: یعنی امکان داره که هوانگ این یوپ برده باشش؟!
کوک: هوانگ چی راس میگی
«گوشی رو غط کرد»
کوک: ای ک*کش ای بی *اموس خواهرک*ه
شمارشووو ندارم باید چیکار کنم
«یه شماره ناشناس زنگ زد به کوک»
کوک: این کیه
«جواب داد»
کوک: کیه؟
هوانگ: الو عشقم
«بچها به هوانگ این یوپ میگم هوانگ»
کوک: هوانگ؟!
هوانگ: این دختره چه بدنی داره
کوک: ای اشغالللللللل دستت بهش نمیخوره فهمیدی
هوانگ: میخام بکنمش اوففف
کوک: هوانگ چیییی میخوایی از من «داد»
هوانگ: من فقط زنت رو میخام
کوک: هر چقدر پول بخایی بهت میدم
هوانگ: من تا دلت بخاد پول دارم عزیزم اوه انگار عشقم بیدار شده برم پیشش
کوک: عشقت کیه
هوانگ: ا/ت
کوک: اییی عوضیییی
«قطع کرد»
کوک: ک*رم تو ک* مادر ج*دت
«در اتاق کوک باز شد»
جیمین: داداش چی شده
کوک: نپرس داداش
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ،
«🖇like²⁰♥🖇»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ،
«comment🖇²⁰💌🖇»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ،
«¹🖇follower👥🖇»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ،
۵۸.۳k
۲۲ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.