عکس فیک عوض شد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فلش بک به اومدن یونگی به خونه کوک
/سلام بچه ها
=_سلام هیونگ
+سلام
~س..سلام
/سلام(یونا رو نمیشناسه چون عوض شده)
ویو یونگی
دوتا دختر همراه پسرا بودن که یکیشون خیلی برام اشنا بثد اما اهمیتی ندادم رفتم پسرا رو بغل کردم
/معرفی نمیکنید
=اها ابن خواهرم سواعه و اون هم...
/چیه
_چیزه....اون
~چجوری منو نمیشناسی یعنی برفیتو فراموش کردی؟(گریع)
/چی...یو.یونا؟؟(شوک)
=_اره
+شماها هم همش همزمان بگید
/یونا(بغض)
~داداش(همو بغل میکن)
/یونا چقدر بزرگ شدی
~وایسا....این درست نیست
/برای چی؟
~چرا منو ول کردی و رفتی مگه خودت نمیگفتی که هرجا بری منو میبری
/یونا...
~لطفا بهونه نیار که فقط بدتر میشه (یونا داشت میرفت)
+یونا وایسا
~سوا لطفا دنبالم نیا فقط باید تنها باشم (رفت)
=من میرم دنبالش