رمان عشق یا خانواده پارت ۵۶

ا/ت:خانوم دکتر اتفاقی افتاده(نگران)
دکتر:نه نه!اتفاقی نیوفتاده فقط مژده میخوام
تخیونگ:برای چی؟
دکتر:تبریک میگم شما صاحب دو فرزند هستید(انگار تو قرعه کشی برنده شدع😂)
ا/ت:منظورتون اینه که دوقلو هستند(ذوق)
دکتر :بله دوقلو هستن
ا/ت:حالا دختر ن یا پسر (خوشحال)
دکتر:اونو باید برین آزمایش بدین دیگه من نمیدونم(بچه ها من شنیدم جنسیت بچه هارو تو ۳ ماهگی میفهمن حالا نمیدونم درسته یانه)
تهیونگ: دستتون درد نکنه دکتر(خوشحال ولی جدی)
ا/ت:خداحافظ خانوم دکتر
دکتر:بسلامت
"ویو تهیونگ "
از خوشحالی داشتم می ترکیدم ولی به دوم نیوردم
ا/ت:تهیونگ
تهیونگ:اوهوم؟ (جدی)
ا/ت:خوشحال نیستی؟
تهیونگ:چرا خیلی خوشحالم
ا/ت:باشه...
"چند روز بعد"
ا/ت:تهیونگ،تهیونگ(داد)
تهیونگ:هوم؟
ا/ت:ببین وقت آزمایش گرفتم ساعت ۴:۵۰ دقیقه باید اونجا باشیم زود باش آماده شو بریم
تهیونگ:اوکی آماده میشم بریم
ا/ت:بریم "ویو داخل آزمایش گاه"
دکتر :خب خانوم ا/ت جواب آزمایشتون اومد
ا/ت:خببب
دکتر :شما یه دختر و یه پسر دارید
تهیونگ:بله؟!؟!
دکتر:گفتم شما یه دختر و یه پسر دارید
تهیونگ:اصلا شوخی خوبی نیست هاااا
دکتر:مگه...
ادامه دارد