عروسکم
پارت اول
🗣:خلبان صحبت میکند مسیر به پایان رسید امیدوارم در سئول به شما عزیزان خوش بگذرد.
جیسو :بچه ها رسیدیم
جنی :انگار سوار اتوبوس شده بودم خلبانش مزخرف بود.
لیسا :میان دنبالمون؟
رزی :نه باید با تاکسی بریم
لیسا :ای بابا!
جیسو :من چمدون هارو میارم شما برید تاکسی بگیرید
لیسا رزی جنی :اوکی
چند دقیقه بعد
لیسا :رسیدیم ،هورا !
جنی :من با لیسا هم اتاقیم ؟
جیسو :اره
جنی :ایول
جیسو: بچه ها بخوابید فردا بریم مدرسه
رزی :هی
لیسا :هورا فرم لباس هامون ابیه
فردا صبح
ساعت :دددددددددینگ
جیسو :پاشید اماده بشین
جنی: ای بابا ،تازه قسمت خوب خوابم بود
رزی :همه اماده اید ؟
همه:ارهعههههه
رزی: پس بریم
تو اسانسور
جیسو :جنی تورو خدا روز اول مدرسه دعوا راه ننداز
جنی : فقط همین امروز و یه کاریش میکنم
داخل مدرسه
معلم ریاضی :بچه ها عضو جدید داریم خودتونو معرفی کنید
جیسو
جنی
رزی
لیسا
معلم : بچه ها زنگ های تفریح مدرسه رو بهشون نشون بدید
جیسو :مرسی لازم نیس
معلم : هر جور مایلی
زنگ تفریح سوم
لیسا :دارم میمیرم از خواب
جنی :فکر کنم بوفه قهوه داره
لیسا : بریم بگیریم جنی ؟ تروخدا
جنی : بریم منم حوصلم سر رفته
جیسو : رزی داری چیکار میکنی
رزی سریع دفتر شو میبنده و با استرس میگه :هیچی
جیسو :اها اوکی
پیش جنلیسا
جنی لیسا دارن تو حیاط قدم میزنن تا قهوه سرد بشه
لیسا : جنی بدو
جنی :هی قبول نیس
جنی از لیسا عقب مونده بود
وقتی رسید به لیسا دید لیسا قهوه اش رو ریخته رو لباس یه پسر جذاب
لیسا :اوه ، ببخشید
پسره : چی میگی بابا
پسره کت شو در میاره میده به لیسا بهش میگه :باید یه نو برام بخری
لیسا :چیییییی
یه پسر جذاب دیگه میزنه پشت شونه پسره و میگه :ولش کن تهیونگ
جنی خیلی عصبانی میدو و میزنه تو گوش تهیونگ
دوست تهیونگ :چه ... خوردی
جنی : دوستت نباید زور بگه شیرفم شد
تهیونگ میاد جنی و بزنه اما جنی جا خالی میده
تهیونگ : کوچولو اسمت چیه ؟
جنی :جنیییییی (با داد)
صدای زنگ
تهیونگ :هیف که زنگ خورد
بچه ها لطفا حمایت شم♡
🗣:خلبان صحبت میکند مسیر به پایان رسید امیدوارم در سئول به شما عزیزان خوش بگذرد.
جیسو :بچه ها رسیدیم
جنی :انگار سوار اتوبوس شده بودم خلبانش مزخرف بود.
لیسا :میان دنبالمون؟
رزی :نه باید با تاکسی بریم
لیسا :ای بابا!
جیسو :من چمدون هارو میارم شما برید تاکسی بگیرید
لیسا رزی جنی :اوکی
چند دقیقه بعد
لیسا :رسیدیم ،هورا !
جنی :من با لیسا هم اتاقیم ؟
جیسو :اره
جنی :ایول
جیسو: بچه ها بخوابید فردا بریم مدرسه
رزی :هی
لیسا :هورا فرم لباس هامون ابیه
فردا صبح
ساعت :دددددددددینگ
جیسو :پاشید اماده بشین
جنی: ای بابا ،تازه قسمت خوب خوابم بود
رزی :همه اماده اید ؟
همه:ارهعههههه
رزی: پس بریم
تو اسانسور
جیسو :جنی تورو خدا روز اول مدرسه دعوا راه ننداز
جنی : فقط همین امروز و یه کاریش میکنم
داخل مدرسه
معلم ریاضی :بچه ها عضو جدید داریم خودتونو معرفی کنید
جیسو
جنی
رزی
لیسا
معلم : بچه ها زنگ های تفریح مدرسه رو بهشون نشون بدید
جیسو :مرسی لازم نیس
معلم : هر جور مایلی
زنگ تفریح سوم
لیسا :دارم میمیرم از خواب
جنی :فکر کنم بوفه قهوه داره
لیسا : بریم بگیریم جنی ؟ تروخدا
جنی : بریم منم حوصلم سر رفته
جیسو : رزی داری چیکار میکنی
رزی سریع دفتر شو میبنده و با استرس میگه :هیچی
جیسو :اها اوکی
پیش جنلیسا
جنی لیسا دارن تو حیاط قدم میزنن تا قهوه سرد بشه
لیسا : جنی بدو
جنی :هی قبول نیس
جنی از لیسا عقب مونده بود
وقتی رسید به لیسا دید لیسا قهوه اش رو ریخته رو لباس یه پسر جذاب
لیسا :اوه ، ببخشید
پسره : چی میگی بابا
پسره کت شو در میاره میده به لیسا بهش میگه :باید یه نو برام بخری
لیسا :چیییییی
یه پسر جذاب دیگه میزنه پشت شونه پسره و میگه :ولش کن تهیونگ
جنی خیلی عصبانی میدو و میزنه تو گوش تهیونگ
دوست تهیونگ :چه ... خوردی
جنی : دوستت نباید زور بگه شیرفم شد
تهیونگ میاد جنی و بزنه اما جنی جا خالی میده
تهیونگ : کوچولو اسمت چیه ؟
جنی :جنیییییی (با داد)
صدای زنگ
تهیونگ :هیف که زنگ خورد
بچه ها لطفا حمایت شم♡
۸۴۵
۱۴ دی ۱۴۰۳