چند پارتی جین پارت چهار

صببح بلند شدم دیدم تو بغل جینم و داره موهام رو ناز میکنه و با لبخند نگام میکنع ‌‌‌‌.....

_ صبح بخیر پرنسسم بیدار شدی قشنگم
+ اهوم صبح بخیر شاهزاده
_ خب نمیخوای بلند شی بیریم صبحونه بخوریم
+ اووم وایسا تا برم دست و صورتم رو بشورم
رفتم تو سرویس اتاق و دست صورتم رو شستم
اومدم رفتم پریدم رو تخت که جین صداش بلند شد
_ اروم بشین
+اه هنوز باورم نمیشه حاملم ( خنده)
_ کوچولو ی منو باور کن ( خنده )
رفتیم پایین نشستیم رو نیز یه کوچولو خوردم نشستیم رو کاناپه که
+ جینااا من نوتلا و پاستیل با بستنی میخوااامد
_ اووه الان به هیون ( دستیار جین ) میگم برات بگیره
+ جین بگو زیاد بکیره هاااا خیلی زیاد
_ باشه ( خنده)
+ جین رفت و اومد نشست پیشم و بغلم کرد و دستش رو شکمم و
_ کوچولوم حوس خوراکی کرده هوم
+ من حوس نکردم بچم حوس کرده
_ خیلیی خب اروم باش
+ جینا
_ جون دلم
+ دوست دارم خیلی
_ منم عاشقتم توله
..... ¥ پسرم این وسایل رو هیون داد بفرمایید
دوییدم سمت اجوما و پلاستیک رو از گرفتم
+ مرسی اجوما
_ به این همه ذوقش خندیدم و
_ یااا همش ماله خودته انقدر عجله نکن
در حالی که یه نوتلا رو با قاشق خودش میخوردم
+ یااا خب گشنمه
_ گشنته خب غذا چرا نمیخوری
+ من از غذا بدم میاد
یکم نوتلا با قاشق بردم سمتش
+ توهم میخای
دهنش اورد و خوردش همینطور یک قاشق خودم خوردم و یکی به اون میدادم و فیلم میدیدیم جین امروز تعطیل بود


بقیه خوراکی ها هم همینطور


سه ماه بعد ......
ویو ات ..‌‌..
+ .....






واقعا حالم خوب نیست درک کنید لطفا لایک و کامنت رو هم فراموش نکنید مرسی