فیک سایه سیاه (F2) پارت ⁴⁵
کوک ویو : همراه جیهوپ و تهیونگ و جیهون داشتیم توی یه مرکز خرید میگشتیم که یهو یه نفر اومد جلومون لباسای سیاه تنش بود و روشو پوشونده بود اومد جلو و به جیهوپ شلیک کرد تهیونگ و جیهون رفتن پیش جیهوپ و منم رفتم دنبال اون یارو
تهیونگ : جیهوپ ، جیهوپ خوبی ؟
جیهوپ : خوبم چیزی .....نیست.... اخ
جیهون : کمک کن ببریمش بیمارستان
تهیونگ : با کمک جیهون جیهوپو سوار ماشین کردیم که یهو گوشیم زنگ خورد به جیهون گفتم بشین پشت فرمون گوشیو جواب دادم
جیمین : الو تهیونگ شما کجایین ؟ چرا گوشیاتونو جواب نمیدین ؟
تهیونگ : جیمین ..... جیهوپ .... جیهوپ تیر خورده
جیمین : لعنت بهش کار هاناست به دایانا زنگ شد دقیقا همون موقع
تهیونگ : لنتی .. داریم میبریمش بیمارستان شما هم بیاین
جیمین : باشه
دایانا: چی شد ؟
جیمین : جیهوپ زخمی شده باید بریم بیمارستان
دایانا : بریم زود باش
دایانا : بدون اینکه لباسامو عوض کنم سوییچ ماشینو برداشتم و رفتم سوار شدم جیمینم سوار شد با اخرین سرعت به طرف بیمارستان میرفتم اعصابم خورد بود با شدت زیادی داشتم گریه میکردم همش مشتم میزدم به فرمون
جیمین : اروم باش دایانا ، یکم اروم تر برون
دایانا : میکشمش ، من هانا رو میکشم
اگه اتفاقی واسه جیهوپ بیوفته خودم هانا رو میکشم
جیمین ؛ خیلی حالش بد بود عصبی بودم لعنت بهش چرا هیچوقت نمیتونیم راحت زندگی کنیم این سایه سیاه لنتی که روی زندگیمو گرفته و نمیزاره راحت باشم
دایانا ؛ بعد از ۱۵ دقیقه رسیدیم بیمارستان سریع رفتم داخل جیمینم پشت سرم یودرفتم سمت پذیرش
دایانا : جانگ هوسوک کجاست ؟ ( نفس نفس)
مسئول پذیرش : تو اتاق عمله انتهای راهرو طبقه دوم
دایانا : ممنونم
دایانا ؛ سریع همراه جیمین رفتم طبقه دوم رفتم دم اتاق عمل که دیدم تهیونگ و کوک و جیهون اونجا نشستن......
تهیونگ : جیهوپ ، جیهوپ خوبی ؟
جیهوپ : خوبم چیزی .....نیست.... اخ
جیهون : کمک کن ببریمش بیمارستان
تهیونگ : با کمک جیهون جیهوپو سوار ماشین کردیم که یهو گوشیم زنگ خورد به جیهون گفتم بشین پشت فرمون گوشیو جواب دادم
جیمین : الو تهیونگ شما کجایین ؟ چرا گوشیاتونو جواب نمیدین ؟
تهیونگ : جیمین ..... جیهوپ .... جیهوپ تیر خورده
جیمین : لعنت بهش کار هاناست به دایانا زنگ شد دقیقا همون موقع
تهیونگ : لنتی .. داریم میبریمش بیمارستان شما هم بیاین
جیمین : باشه
دایانا: چی شد ؟
جیمین : جیهوپ زخمی شده باید بریم بیمارستان
دایانا : بریم زود باش
دایانا : بدون اینکه لباسامو عوض کنم سوییچ ماشینو برداشتم و رفتم سوار شدم جیمینم سوار شد با اخرین سرعت به طرف بیمارستان میرفتم اعصابم خورد بود با شدت زیادی داشتم گریه میکردم همش مشتم میزدم به فرمون
جیمین : اروم باش دایانا ، یکم اروم تر برون
دایانا : میکشمش ، من هانا رو میکشم
اگه اتفاقی واسه جیهوپ بیوفته خودم هانا رو میکشم
جیمین ؛ خیلی حالش بد بود عصبی بودم لعنت بهش چرا هیچوقت نمیتونیم راحت زندگی کنیم این سایه سیاه لنتی که روی زندگیمو گرفته و نمیزاره راحت باشم
دایانا ؛ بعد از ۱۵ دقیقه رسیدیم بیمارستان سریع رفتم داخل جیمینم پشت سرم یودرفتم سمت پذیرش
دایانا : جانگ هوسوک کجاست ؟ ( نفس نفس)
مسئول پذیرش : تو اتاق عمله انتهای راهرو طبقه دوم
دایانا : ممنونم
دایانا ؛ سریع همراه جیمین رفتم طبقه دوم رفتم دم اتاق عمل که دیدم تهیونگ و کوک و جیهون اونجا نشستن......
۱۵۰.۲k
۲۹ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.