آنتونیو: جیمین دالس چن وقت فقط قراره بیاد پیشت
آنتونیو: جیمین دالس چن وقت فقط قراره بیاد پیشت
تا خواستم چیزی بگم گفت
انتونیو: لطفا جیمین
هوفی کشیدم
♬باشه
آنتونیو: ممنونم ازت جیمین
سرمو تکون دادم.
ɞ𝐚𝐭ʚ
کراپ قرمز رو از رگال کشیدم بیرون
شلوار مام استایل مشکی که زاپای ریز داشت
کتونی مشکی بند داری برداشتم.
جیمین. اومد پیشم بهش نگاهی کردم. کاپشن سبز
با شلوار یخی قد نود. بوتای سفید. با یه بافت حلقه ایی سفید.
♬چطورن خانوم؟
♣︎قشنگن
♬عام...بیا بریم برای ادامه خرید.
چیزایی که گرفته بودیم و دادیم به ماریلا و لوراس
اخرای تابستون بود و داشتیم برای پاییز آماده میشدیم
ماریلا خدمه شخصی من شده بود.
باهم خیلی مچ شده بودیم.
با کیف میونه خوبی نداشتم ولی چندتا برداشتیم
چشمم خورد به بافت بنفش با شلوار مشکی چرمی این ست با یه کتونی سفید چسبی کامل میشد. سریع رفتم سمتش
خوشگل بود. میخواستمش
جیمین اومد سمتم
♬میخوایش؟
♣︎آرههههه
اونم برداشتم
تو این چن ماه به جیمین خیلی وابسته شدم.
شایدم عاشقش شده بودم
♬ات
♣︎جانم
♬نظرت راجب این چیه؟
به لباس نگاه کردم
بافت کبریتی خاکستری تا پایین زانو میرسید. با نیم بوتای مشکی
قشنگ بود
♣︎قشنگ..
نزاشت حرفمو ادامه بدم و من هول داد سمت اتاق پرو
♬برو تا بگم بیارنش
لباس و آوردن. پوشیدمش کیپ تنم بود
زیپ نیم بوتا رو کشیدم
و از اتاق پرو اومدم بیرون
چرخی زدم جلوی جیمین و دستمو قفل هم کردم .
♣︎چطور شدم ددی؟
♬بهت خیلی میاد...
اومد نزدیکم و دستشو گذاشت رو گودی کمرم
کشیدم سمت خودش لباش آورد کنار گوشم و زمزمه کرد.
♬چرا انقدر قشنگی...یه بلایی سرت میارما
به چشماش زل زدم
♣︎چه بلایی
تا خواست جواب بده
تا خواستم چیزی بگم گفت
انتونیو: لطفا جیمین
هوفی کشیدم
♬باشه
آنتونیو: ممنونم ازت جیمین
سرمو تکون دادم.
ɞ𝐚𝐭ʚ
کراپ قرمز رو از رگال کشیدم بیرون
شلوار مام استایل مشکی که زاپای ریز داشت
کتونی مشکی بند داری برداشتم.
جیمین. اومد پیشم بهش نگاهی کردم. کاپشن سبز
با شلوار یخی قد نود. بوتای سفید. با یه بافت حلقه ایی سفید.
♬چطورن خانوم؟
♣︎قشنگن
♬عام...بیا بریم برای ادامه خرید.
چیزایی که گرفته بودیم و دادیم به ماریلا و لوراس
اخرای تابستون بود و داشتیم برای پاییز آماده میشدیم
ماریلا خدمه شخصی من شده بود.
باهم خیلی مچ شده بودیم.
با کیف میونه خوبی نداشتم ولی چندتا برداشتیم
چشمم خورد به بافت بنفش با شلوار مشکی چرمی این ست با یه کتونی سفید چسبی کامل میشد. سریع رفتم سمتش
خوشگل بود. میخواستمش
جیمین اومد سمتم
♬میخوایش؟
♣︎آرههههه
اونم برداشتم
تو این چن ماه به جیمین خیلی وابسته شدم.
شایدم عاشقش شده بودم
♬ات
♣︎جانم
♬نظرت راجب این چیه؟
به لباس نگاه کردم
بافت کبریتی خاکستری تا پایین زانو میرسید. با نیم بوتای مشکی
قشنگ بود
♣︎قشنگ..
نزاشت حرفمو ادامه بدم و من هول داد سمت اتاق پرو
♬برو تا بگم بیارنش
لباس و آوردن. پوشیدمش کیپ تنم بود
زیپ نیم بوتا رو کشیدم
و از اتاق پرو اومدم بیرون
چرخی زدم جلوی جیمین و دستمو قفل هم کردم .
♣︎چطور شدم ددی؟
♬بهت خیلی میاد...
اومد نزدیکم و دستشو گذاشت رو گودی کمرم
کشیدم سمت خودش لباش آورد کنار گوشم و زمزمه کرد.
♬چرا انقدر قشنگی...یه بلایی سرت میارما
به چشماش زل زدم
♣︎چه بلایی
تا خواست جواب بده
۹.۷k
۱۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.