سفیران سلامت پارت ۶۹
#jisoo
با جنی رفتیم خونه
جین هنوز خواب بود
هی جین پاشو پاشو
چقدر میخوابی
جین با حالت خمیازه:هممممممم پاشدم
من رفتم بیمارستان اومدم اما تو هنوز خوابی
جین یهو خواب از کلش پرید:چی چرا واسه چی رفتی بیمارستان چت شده منو ببخش که نفهمیدم
هی جین چته من خوبم رفته بودیم جنسیت بچه جنی رو بفهمیم
منم گفتم برم پیش دکتر جورج یه چکابی بشم
داشتیم حرف میزدیم از خونه جنی اینا یه صدایی اومد
تهیونگ با داد: خدااااااااااایاااااااااااا ممنونممممممممممممم امروز بهترین روز عمرمه
جین:وای تهیونگ چرا همچین میکنه
خب چیه ذوق زده شده که بچش پسره
جین:چی؟واقعا پسره
بله
درضمن تویی که داری اونو مسخره میکنی یادته وقتی گفتم حاملم وسط خیابون پیاده شدی و وسط جاده داد زدی
جین:خب حالا دیگه
دیدم جنی اینا دارن میرن بیرون
جنی کجا میری
جنی:اونی تهیونک اجبار کرده بریم سیسمونی بخریم واسه بچه
😂😂😂باشه برین به سلامت
جین:چی میگه
تهیونگ جنی رو داره میبره سیسمونی بخره
جین:من از همون اول گفتم این بچه یه تختش کمه
با جنی رفتیم خونه
جین هنوز خواب بود
هی جین پاشو پاشو
چقدر میخوابی
جین با حالت خمیازه:هممممممم پاشدم
من رفتم بیمارستان اومدم اما تو هنوز خوابی
جین یهو خواب از کلش پرید:چی چرا واسه چی رفتی بیمارستان چت شده منو ببخش که نفهمیدم
هی جین چته من خوبم رفته بودیم جنسیت بچه جنی رو بفهمیم
منم گفتم برم پیش دکتر جورج یه چکابی بشم
داشتیم حرف میزدیم از خونه جنی اینا یه صدایی اومد
تهیونگ با داد: خدااااااااااایاااااااااااا ممنونممممممممممممم امروز بهترین روز عمرمه
جین:وای تهیونگ چرا همچین میکنه
خب چیه ذوق زده شده که بچش پسره
جین:چی؟واقعا پسره
بله
درضمن تویی که داری اونو مسخره میکنی یادته وقتی گفتم حاملم وسط خیابون پیاده شدی و وسط جاده داد زدی
جین:خب حالا دیگه
دیدم جنی اینا دارن میرن بیرون
جنی کجا میری
جنی:اونی تهیونک اجبار کرده بریم سیسمونی بخریم واسه بچه
😂😂😂باشه برین به سلامت
جین:چی میگه
تهیونگ جنی رو داره میبره سیسمونی بخره
جین:من از همون اول گفتم این بچه یه تختش کمه
۸.۵k
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.