نام فیک: پشیمانی پارت ۳
شب شد
ویو ا. ت
منتظر نامجون بودم ساعت ها گذشته بود شام سرد شده بود هنوز منتظرش بودم ساعت 2 شب بود که
صدای کیلید انداختنش اومد (_ ا. ت + نامجون)
_: سلام خوش اومدی شام خوردی؟
+: سلام آره شرکت خوردم (با حالت سرد)
_: باشه
نامجون رفت یه دوش گرفت و لباساشو پوشید و رفت خوابید ا. ت هم رفت مسواک زد و رفت خوابید
ویو ا. ت
صبح
بیدار شدم و رفتم دستشویی کارای لازم رو کردم و لباسام رو عوض کردم و شروع کردم به
تعقیب نامجون ولی دیدم اون مسیر شرکت رو نمیره
کم کم حس عجیبی بهم دست ماشین نامجون ایستاد در یک خونه که با چیزی که دیدم بغضم گرفت.........
ویو ا. ت
منتظر نامجون بودم ساعت ها گذشته بود شام سرد شده بود هنوز منتظرش بودم ساعت 2 شب بود که
صدای کیلید انداختنش اومد (_ ا. ت + نامجون)
_: سلام خوش اومدی شام خوردی؟
+: سلام آره شرکت خوردم (با حالت سرد)
_: باشه
نامجون رفت یه دوش گرفت و لباساشو پوشید و رفت خوابید ا. ت هم رفت مسواک زد و رفت خوابید
ویو ا. ت
صبح
بیدار شدم و رفتم دستشویی کارای لازم رو کردم و لباسام رو عوض کردم و شروع کردم به
تعقیب نامجون ولی دیدم اون مسیر شرکت رو نمیره
کم کم حس عجیبی بهم دست ماشین نامجون ایستاد در یک خونه که با چیزی که دیدم بغضم گرفت.........
۱۵.۱k
۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.