پارت♕7♕
ن: ته سومی ا. ت کجاست (با داد)
ت: فک کردی بهت میگم (با طعنه)
ن: میگم کجاست برای بار آخر میگم (با عربده)
ت: من نمیگم تقصیره خودته میخواستی بهش خیانت نکنی شاید الان پیشت بود (با داد)
ج: نامجون ته سومی چی میگه؟
ت: حقیقت رو میگم
نامجون یه سیلی به ته سومی زد که باعث شد به زمین بیوفته
ج: مردتی*که چه غلطی کردی (با عربده)
جیهوپ نامجون رو تا میتونست زد و از خونشون بیرونش کرد
نامجون که دیگه نمیدونست کجا بره و یا چیکار کنه رفت خونه
ویو ا. ت
صبح بیدار شدم کار های لازم رو کردم رفتم به سمت دفتر وکیل برای طلاق
ت: فک کردی بهت میگم (با طعنه)
ن: میگم کجاست برای بار آخر میگم (با عربده)
ت: من نمیگم تقصیره خودته میخواستی بهش خیانت نکنی شاید الان پیشت بود (با داد)
ج: نامجون ته سومی چی میگه؟
ت: حقیقت رو میگم
نامجون یه سیلی به ته سومی زد که باعث شد به زمین بیوفته
ج: مردتی*که چه غلطی کردی (با عربده)
جیهوپ نامجون رو تا میتونست زد و از خونشون بیرونش کرد
نامجون که دیگه نمیدونست کجا بره و یا چیکار کنه رفت خونه
ویو ا. ت
صبح بیدار شدم کار های لازم رو کردم رفتم به سمت دفتر وکیل برای طلاق
۱۱.۰k
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.