We were just friends but...P.16

یهو تلفن ا.ت زنگ می خوره
جیمین : ای بر پدر مزاحم لعنت
ا.ت :*از خنده داره جر می خوره
جیمین : ول کن جواب نمیدم
ا.ت : یاااااا جیمین تو که هنو یک پات اومده تو وان خو برو جواب بده دیگه
جیمین : هعییییی
جیمین : هانوله
ا.ت : هانول ؟ خو جواب بده ببین چی میگه
^مکالمه ی جیمین و هانول ^
جیمین : ها ؟
هانول : یاااا جیمنی تویی ؟ چه طرز جواب دادنه ؟ تو چرا جواب دادی ؟ ا.تو دزدیدی ؟ ا.ت کجاست ؟ خوبه ؟
جیمین : وایییی مغزمو خوردی یک دقیقه خفه شو بزار حرف بزنم
هانول : بنال
(هانول دوست صمیمیه ا.ته و اینجوریه که از جیمین بدش میاد چون بنظرش داره بستیشو با یکی تقسیم می کنه یعنی رسما این دوتا مث سگ و گربن )
جیمین : هوففف ا.ت پیش منه بعد وسط کار بودیم مزاحم شدی
هانول : چه کاری ؟ داشتی با ا.تم چیکار می کردی ؟
جیمین : ا.تت ؟ اولا مال خودمه دوما داشتم با اجازه خالت می کردم
هانول : عه خب ادامه بده موفق باشی فقط اینکه به ا.ت بگو اون پسره که بهش درخواست داده بود به منم ریکوست داده
جیمین : اوکی ، بمیر
هانول : مرگ
^پایان کال ^
جیمین : بیبی اون کره خر ماده گفت بهت بگم اونی که بهت درخواست داده بود اومده به اونم ریکوست داده
ا.ت : عههه پشمامممم
جیمین : وایسا ببینم ا.ت کی به تو درخواست داده *جدی
ا.ت : جیمینا هیچکی من بهش جواب رد دادم
جیمین : خوشگلی و متاسفانه همه خوشگلیت رو میبینن *اخمو و کیوت
ا.ت : موچییییییییییی
ا.تو میپره بغل جیمین و بدنای لخت و گرمشون باهم برخورد می کنه
جیمین : عا...عام بیبی
ا.ت : هوم ؟
جیمین : دیگه پاشو بریم دلت بهتر شد ؟
ا.ت : اره خوبم بریم
*جیمین ویو
ا.ت جان مادرت تا دوباره تحریک نشدم پاشو بریم ، چرا نمی فهمی بدنت منو دیوونه می کنه ؟
^ادامه دارد...^