عاشق خسته ( پارت 2)
تهیونگ : این...
جیمین : یه دختر ثبت نام کرده؟ هه، چی با خودش فک کرده
تهیونگ : میخوای حذفش کنم؟
جیمین : نه بذار بمونه
کوک : با جون خودشون بازی میکنن که میخوان مافیا شن؟ من اگر به عقب برمیگشتم هیچوقت مافیا شدنو انتخاب نمیکردم
شوگا : بدم نیست... وقتی دختره اومد یکم میخندیم
جیهوپ : واسم جالبه که بدونم میخواید چیکار کنید با اون بیچاره
جیمین : یکم اذیت بد نیست... خیلی وقته کسیو اذیت نکردم
جیهوپ : بهش نخندید... یه وقت دیدید از همتون بهتر شد
کوک: یه دختر ؟
جیهوپ : امکانش هست
جیمین : اسمشو بگو تهیونگ
تهیونگ : پارک یونا
کوک : پارک ؟ هم فامیل جیمینم که هست
جیمین : ببند دهنتو جونگ کوک
جین : به نظرم قضاوت نکنید، بگید بیاد اینجا یه بار ببینیدش
نامجون : فکر خوبیه
کوک : تهیونگ بهش از ایمیل پیام بده
تهیونگ : اوکی ولی وقتی اونو دیدید میخواید چیکارش کنید
جیمین : به نظرت چیکارش میکنیم؟
کوک : بچه ها فکراتونو بشورید لطفا
نامجون : کوک تو چه ذهن مخربی داری
جین : این وقتی اومد اینجا اینجوری نبود که
شوگا : از دست رفت
جیهوپ : زود برنامه رو بگید... من خستم
کوک : عجیبه... این حرفو همیشه شوگا هیونگ میگه
جیهوپ : مشکلی داری؟
کوک : اووووو.... چت شده هیونگ
جیهوپ : دکتری تو؟
کوک : آره خب
جیهوپ : نمیخواد دکتر باشی آدم باش
جیمین : چته جیهوپ
مشکلی داری میتونی بهم بگی
جیهوپ : نه فقط از کاراتون خسته شدم
نامجون : مگه ما چیکار کردیم
جیهوپ : اینکه هر موقع یه دختر ثبت نام میکنه دعوتش میکنید بیاد اینجا بعد یه کاری میکنید که از کار خودش پشیمون شه
جیمین : ببین داداش... مافیا شدن این سختیارو داره.... باید دل اینکارارو داشته باشی
جیهوپ : اگر نخوام؟
جیمین : خب توی هیچ عملیاتی شرکت داده نمیشی
جیهوپ : منم فک کنم اونجوری راحت ترم
جیمین : خیلی خب.....
جیمین : یه دختر ثبت نام کرده؟ هه، چی با خودش فک کرده
تهیونگ : میخوای حذفش کنم؟
جیمین : نه بذار بمونه
کوک : با جون خودشون بازی میکنن که میخوان مافیا شن؟ من اگر به عقب برمیگشتم هیچوقت مافیا شدنو انتخاب نمیکردم
شوگا : بدم نیست... وقتی دختره اومد یکم میخندیم
جیهوپ : واسم جالبه که بدونم میخواید چیکار کنید با اون بیچاره
جیمین : یکم اذیت بد نیست... خیلی وقته کسیو اذیت نکردم
جیهوپ : بهش نخندید... یه وقت دیدید از همتون بهتر شد
کوک: یه دختر ؟
جیهوپ : امکانش هست
جیمین : اسمشو بگو تهیونگ
تهیونگ : پارک یونا
کوک : پارک ؟ هم فامیل جیمینم که هست
جیمین : ببند دهنتو جونگ کوک
جین : به نظرم قضاوت نکنید، بگید بیاد اینجا یه بار ببینیدش
نامجون : فکر خوبیه
کوک : تهیونگ بهش از ایمیل پیام بده
تهیونگ : اوکی ولی وقتی اونو دیدید میخواید چیکارش کنید
جیمین : به نظرت چیکارش میکنیم؟
کوک : بچه ها فکراتونو بشورید لطفا
نامجون : کوک تو چه ذهن مخربی داری
جین : این وقتی اومد اینجا اینجوری نبود که
شوگا : از دست رفت
جیهوپ : زود برنامه رو بگید... من خستم
کوک : عجیبه... این حرفو همیشه شوگا هیونگ میگه
جیهوپ : مشکلی داری؟
کوک : اووووو.... چت شده هیونگ
جیهوپ : دکتری تو؟
کوک : آره خب
جیهوپ : نمیخواد دکتر باشی آدم باش
جیمین : چته جیهوپ
مشکلی داری میتونی بهم بگی
جیهوپ : نه فقط از کاراتون خسته شدم
نامجون : مگه ما چیکار کردیم
جیهوپ : اینکه هر موقع یه دختر ثبت نام میکنه دعوتش میکنید بیاد اینجا بعد یه کاری میکنید که از کار خودش پشیمون شه
جیمین : ببین داداش... مافیا شدن این سختیارو داره.... باید دل اینکارارو داشته باشی
جیهوپ : اگر نخوام؟
جیمین : خب توی هیچ عملیاتی شرکت داده نمیشی
جیهوپ : منم فک کنم اونجوری راحت ترم
جیمین : خیلی خب.....
۲۰.۸k
۱۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.