هر شب.. در کلبه ی خیالم، کنارِ شومینه ی خاموشِ عشقمان، بر صندلی خیسِ #یادت، لم می دهم؛ با قلابِ یخ زده ی انگشتانم، از کلافِ سردرگمِ لب هایت، رج به رج می بافم شالگردنی از بوسه هایت سرخ و آتشین، برای روزهای سردِ نبودنت... #hastm
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.