عشق اجباری مافیا پارت ۱۲
ویو ا/ت
رفتم و چایی رو ریختم و منتظر لینا خانم موندم . خیلی احساس کندی داشتم مثلا ازدواج کرده بودم ولی مجبور بودم خدمتکاری دوست دختر شوهرمو بکنم.
لینا اومد و بعد کلی لوس کردن خودش من چایی بردم که لینا هلم داد و من چایی رو ریختم روی جیمین.
جیمین:دختره ی هرزه چطور جرئت می کنی؟چانهو ببرش ۸۰ ضربه شلاق بزنش.
چانهو: چشم (خنده شیطانی)
*ا/ت رو میبره انباری
چانهو:خب خانم کوچولو نظرت چیه به جای شلاق یه کار بحالتر بکنیم؟(شلوارشو در میاره)
ا/ت:تروخداا نکنننننن هرچقدر دلت می خواد منو شلاق بزن ولی با دخترونگیم کاری نداشته باششش(گریه)
ا/ت:جیغغغغغغغغغ
ویو جیمین
بعد ریختن چایی به چانهو گفتم ببره ا/ت رو کتک بزنه ولی احساس بدی داشتم چون یه لحظه دیدم لینا هلش داد(خوب مرض داشتی بچه الان داره حنجره ش رو به فنا میده 😂)
لینا بعد ریختن چایی رفت چون انگار یکی بهش زنگ زد و اونم رفت منم رفتم ببینیم که اوضاع ا/ت در چه حاله ولی با چیزی که شنیدم خیلی تعجب کردم.
ا/ت:تروخدا دخترونگیم نههههه.
چانهو:کاری نکن که تنبیهات سنگین تر بشه.
ا/ت:التماست می کنمم.
*چانهو لباس ا/ت رو جر میده.
*جیمین داره از لای در نگاه می کنه.
چانهو:خب بیا شروع کنیم بیب؟
*جیمین درو محکم وا می کنه
جیمین:داری چه غلطی می کنی(داد)
چانهو:قربان ممن ..من
ادامه دارد و......
باید صبر کنید تا پارت بعد 😹
#فیک #سناریو #وانشات
ساری اگه بد بودد.مایل به حمایت؟؟✨
رفتم و چایی رو ریختم و منتظر لینا خانم موندم . خیلی احساس کندی داشتم مثلا ازدواج کرده بودم ولی مجبور بودم خدمتکاری دوست دختر شوهرمو بکنم.
لینا اومد و بعد کلی لوس کردن خودش من چایی بردم که لینا هلم داد و من چایی رو ریختم روی جیمین.
جیمین:دختره ی هرزه چطور جرئت می کنی؟چانهو ببرش ۸۰ ضربه شلاق بزنش.
چانهو: چشم (خنده شیطانی)
*ا/ت رو میبره انباری
چانهو:خب خانم کوچولو نظرت چیه به جای شلاق یه کار بحالتر بکنیم؟(شلوارشو در میاره)
ا/ت:تروخداا نکنننننن هرچقدر دلت می خواد منو شلاق بزن ولی با دخترونگیم کاری نداشته باششش(گریه)
ا/ت:جیغغغغغغغغغ
ویو جیمین
بعد ریختن چایی به چانهو گفتم ببره ا/ت رو کتک بزنه ولی احساس بدی داشتم چون یه لحظه دیدم لینا هلش داد(خوب مرض داشتی بچه الان داره حنجره ش رو به فنا میده 😂)
لینا بعد ریختن چایی رفت چون انگار یکی بهش زنگ زد و اونم رفت منم رفتم ببینیم که اوضاع ا/ت در چه حاله ولی با چیزی که شنیدم خیلی تعجب کردم.
ا/ت:تروخدا دخترونگیم نههههه.
چانهو:کاری نکن که تنبیهات سنگین تر بشه.
ا/ت:التماست می کنمم.
*چانهو لباس ا/ت رو جر میده.
*جیمین داره از لای در نگاه می کنه.
چانهو:خب بیا شروع کنیم بیب؟
*جیمین درو محکم وا می کنه
جیمین:داری چه غلطی می کنی(داد)
چانهو:قربان ممن ..من
ادامه دارد و......
باید صبر کنید تا پارت بعد 😹
#فیک #سناریو #وانشات
ساری اگه بد بودد.مایل به حمایت؟؟✨
۷۲.۶k
۱۲ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.