فقط خواهر رو برادر بودیم پارت 66
ات : اوپاا.
چان: بله .
ات: دلم درد میکنه.
چان: عه وا چی خوردی.؟
ات: پاستیل .
چان: اینکه همیشه میخوری بیا یه دارو بهت بدم .
ات:اوکی.
چان: بیا این دردت رو تسکین میکنه .
ات: مرسی راستی دلم نمیخواد فردا بریم اونجا .
چان: همچنین .
ات: ولی میترسم عکس هامو لو بره .
چان : نترس من اونا رو اوکی کردم .
ات: چطوری؟
چان: به هیچ کس نگو باشه !
ات: باشه .
چان: من یه دوستی داشتم که مافیا بود و ازش کمک خواستم و الان یه زنگ میزنه برام و بگه چیشد .
ات: عه مافیا !؟اسمش چیه ؟
چان: سئو چانگبین .
ات: چرا من نمیشناسمش ؟
چان: چون یه بار دیدی !
ات: عه حالا هر چی امیدوارم که حل کنه .
چان: نگران نباش اون حل میکنه بالاخره زنگ زد .
چانگبین: چاناااا حلش کردم !
چان:ممنون ولی فک کنم این میلیون بارِ که میگم چانا نگو چانی بگو .
چانگبین: خلاصه حلش کردم .
چان: دقیقا چیکار کردی ؟
چانگبین: پستش کردم
چان : واتتتتتتتتتت چیکار کردی؟
چانگبین: تهد*ید کردم و هفت جدش رو کشوندم اونجا و چون اونا خبر نداشتن این عوضی اینجوری میکرد پدرش اعصبانی شد و یه سیلی نشوند رو صورتش و ازم تشکر کرد گفت ببخشید شاید به ات زنگ بزنن تا عذر خواهی کنن .
چان: اههه خیلی ممنون چطور میتونم جبران کنم؟
چانگبین: عممم بزار فک کنم .
چان: اوکی .
ات: چانی میشه بدی منم حرف بزنم ؟
چان: باشه بیا .
ات: سلام چانگبین شی
چانگبین: سلام زنداداش .
چان: چصخل خواهرمه .
چانگبین: ببخشید .
ات: دستتون درد نکنه خیلی ممنون که اونو یه دفعه ای کردین .
چانگبین: :))
چان: بهت تقلب میدم و امتحانات نهایی هم خیلی نزدیکه.
چانگبین : من تقلب نمیخوام انگار یادت رفته که منم مث تو رتبه اولم ..
چان: اوپس ساری یادم رفته بود .
چانگبین: میتونی یه پیک نیک دورهمی جور کنی!
چان: عمم من دقیقا تو لندن هستم و بعد 1 هفته میام کره .
چانگبین: عیب نداره من میام لندن میدونی همه چیز از دستم برمیاد.
چان:اوکی پس هر وقت خواستی بیای بهم بگو همه چیز رو اوکی کنم .
چانگبین: فردا بعد از ظهر لندن هستم پس کارهاتو شروع کن .
چان:اوکی
چانگبین: مواظب خواهرت باش .
چان: اوکی بابت همه چیز ممنون .
چانگبین: بیشور دلم برات تنگ شده .
چان: 😂😂 شاید منم کار نداری ؟
چانگبین: نوچ
چان: میبینم که پیچ دهنت باز شده و بسته نمیشه .
چانگبین: چیکار کنم بیکارم و حوصله ام در حد فاک سر رفته .
چان: پاشو سرت رو بکوبید دیوار و یا شلوارت رو دربیار و سرت کن و اونطوری برو بیرون و داد بزن که من سئو چانگبینممممم .
چانگبین: عوضی تصویرت رو باز کن .
چان: چرا؟
چان: بله .
ات: دلم درد میکنه.
چان: عه وا چی خوردی.؟
ات: پاستیل .
چان: اینکه همیشه میخوری بیا یه دارو بهت بدم .
ات:اوکی.
چان: بیا این دردت رو تسکین میکنه .
ات: مرسی راستی دلم نمیخواد فردا بریم اونجا .
چان: همچنین .
ات: ولی میترسم عکس هامو لو بره .
چان : نترس من اونا رو اوکی کردم .
ات: چطوری؟
چان: به هیچ کس نگو باشه !
ات: باشه .
چان: من یه دوستی داشتم که مافیا بود و ازش کمک خواستم و الان یه زنگ میزنه برام و بگه چیشد .
ات: عه مافیا !؟اسمش چیه ؟
چان: سئو چانگبین .
ات: چرا من نمیشناسمش ؟
چان: چون یه بار دیدی !
ات: عه حالا هر چی امیدوارم که حل کنه .
چان: نگران نباش اون حل میکنه بالاخره زنگ زد .
چانگبین: چاناااا حلش کردم !
چان:ممنون ولی فک کنم این میلیون بارِ که میگم چانا نگو چانی بگو .
چانگبین: خلاصه حلش کردم .
چان: دقیقا چیکار کردی ؟
چانگبین: پستش کردم
چان : واتتتتتتتتتت چیکار کردی؟
چانگبین: تهد*ید کردم و هفت جدش رو کشوندم اونجا و چون اونا خبر نداشتن این عوضی اینجوری میکرد پدرش اعصبانی شد و یه سیلی نشوند رو صورتش و ازم تشکر کرد گفت ببخشید شاید به ات زنگ بزنن تا عذر خواهی کنن .
چان: اههه خیلی ممنون چطور میتونم جبران کنم؟
چانگبین: عممم بزار فک کنم .
چان: اوکی .
ات: چانی میشه بدی منم حرف بزنم ؟
چان: باشه بیا .
ات: سلام چانگبین شی
چانگبین: سلام زنداداش .
چان: چصخل خواهرمه .
چانگبین: ببخشید .
ات: دستتون درد نکنه خیلی ممنون که اونو یه دفعه ای کردین .
چانگبین: :))
چان: بهت تقلب میدم و امتحانات نهایی هم خیلی نزدیکه.
چانگبین : من تقلب نمیخوام انگار یادت رفته که منم مث تو رتبه اولم ..
چان: اوپس ساری یادم رفته بود .
چانگبین: میتونی یه پیک نیک دورهمی جور کنی!
چان: عمم من دقیقا تو لندن هستم و بعد 1 هفته میام کره .
چانگبین: عیب نداره من میام لندن میدونی همه چیز از دستم برمیاد.
چان:اوکی پس هر وقت خواستی بیای بهم بگو همه چیز رو اوکی کنم .
چانگبین: فردا بعد از ظهر لندن هستم پس کارهاتو شروع کن .
چان:اوکی
چانگبین: مواظب خواهرت باش .
چان: اوکی بابت همه چیز ممنون .
چانگبین: بیشور دلم برات تنگ شده .
چان: 😂😂 شاید منم کار نداری ؟
چانگبین: نوچ
چان: میبینم که پیچ دهنت باز شده و بسته نمیشه .
چانگبین: چیکار کنم بیکارم و حوصله ام در حد فاک سر رفته .
چان: پاشو سرت رو بکوبید دیوار و یا شلوارت رو دربیار و سرت کن و اونطوری برو بیرون و داد بزن که من سئو چانگبینممممم .
چانگبین: عوضی تصویرت رو باز کن .
چان: چرا؟
۵.۹k
۰۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.