چند پارتی وقتی حامله بودی و کتکت میزد
من آنیا ام....۲۱ سالمه و ۲ ساله با تهیونگ ازدواج کردم.....
امروز فهمیدم باردارم و تصمیم گرفتم امشب به تهیونگ بگم....
میدونم خیلی خوشحال میشه.....
.......
او برم درو باز کنم...
+سلام عزیزم
_سلام قشنگم
+خسته نباشی
_تو رو دیدم خستگیم در رفت...
+برو دوش بگیر تا میز و بچینم...
تازه به خبر خوب هم برات دارم....
_چششمم الان......
مشتاق شنیدنشم.....
.....
رفت بالا تو حموم که دوش بگیره منم تصمیم گرفتم کت و شلوارشو بندازم تو ماشین که بشوره که دیگه واسه هفته بعد تمیز باشه.....
رفتم پایین و زدم ماشین کار کنه.....
رفتم تو اتاق که دیدم ته حوله تنپوش تنشع.....
+اوه لباس نداری.....بزار برم...
_مشکلش چیه واقعا؟؟ که تو هنوزم خجالت میکشی.....
من تورو بار ها....
+باشه بابا....
اومدم.....
موهای لخت و مشکیش ریخته بود رو پیشونیش......
+نمیگی ضعف میکنم؟
_تو به این ضعف کردن ها عادت کردی.....
+کثافتت...
_ به هر حال هر دقت اراده کنی...
دستاشو باز کرد...
در اختیار شمام....
نتونستم این جنتلمن بازیاش و تحمل کنم و رفتم جلو و دستامو دور گردنش حلقه کردم و بوسیدمش....
_ببیننن....قشنگگگگ خستگیم در رفتااااا قشنگگگ......
شیطون عوضی....
امشب حتما....
+بریمممممم....
_برو میام....
رفتم پایین و میز و چیدم....
اون باکس قلبی هم گذاشتم رو میز.....
خودمم منتظرش نشستم تا بیاد.....
_آنیاااااا....
کت شلوارم کو؟
+خ..خب تو ماشینه....انداختم ماشین بشورتش....
_چی؟
چی میگیییی(داد)
قرار داد مهمم با شرکت فرنچ کالینا تو جیب کتم بودددد میفهمی؟!(داد و عصبی)
و شروع کرد به زدن تو صورتم....
پشت سر هم میزد و منم هیچی نمیگفتم...
ولی فقط جلوی شککمو نگه داشته بودم که به بچمون چیزی نشه!
+من ....نمیدونستم(اشک)
_ازت متنفرم.....
میدونی چه قرار داد مهمی رو از دست داددممم...
هااا(داددددد)
برو نبینمتتتت......
+م...
_برووووو(عربده)
و با صداش ترسیدم.....
از پله ها رفتم بالا و نشستم رو تختمون...
....تهیونگ.....
اعصابمو با اینکارش داغون کرده بود....
و..ولی فک کنم زیاده روی کردم....
رفتم نشستم رو میز و یه لیوان آب برای خودن ریختم....
_خدا...
یه کم که اعصابم آروم شد.....
تازه فهمیدم چیکار کردم....
باید حتما برم.....
چ چی.؟
اون باکس چیه؟؟
کشیدمش جلو و با فکر اینکه هدیه س درشو باز کردم...
با چیزی که دیدم هم خوشحال شدم هم ناراحت....
_عزیزم....(بغض)
من دارم بابا میشم....
دو...دوماهشه....
امروز فهمیدم باردارم و تصمیم گرفتم امشب به تهیونگ بگم....
میدونم خیلی خوشحال میشه.....
.......
او برم درو باز کنم...
+سلام عزیزم
_سلام قشنگم
+خسته نباشی
_تو رو دیدم خستگیم در رفت...
+برو دوش بگیر تا میز و بچینم...
تازه به خبر خوب هم برات دارم....
_چششمم الان......
مشتاق شنیدنشم.....
.....
رفت بالا تو حموم که دوش بگیره منم تصمیم گرفتم کت و شلوارشو بندازم تو ماشین که بشوره که دیگه واسه هفته بعد تمیز باشه.....
رفتم پایین و زدم ماشین کار کنه.....
رفتم تو اتاق که دیدم ته حوله تنپوش تنشع.....
+اوه لباس نداری.....بزار برم...
_مشکلش چیه واقعا؟؟ که تو هنوزم خجالت میکشی.....
من تورو بار ها....
+باشه بابا....
اومدم.....
موهای لخت و مشکیش ریخته بود رو پیشونیش......
+نمیگی ضعف میکنم؟
_تو به این ضعف کردن ها عادت کردی.....
+کثافتت...
_ به هر حال هر دقت اراده کنی...
دستاشو باز کرد...
در اختیار شمام....
نتونستم این جنتلمن بازیاش و تحمل کنم و رفتم جلو و دستامو دور گردنش حلقه کردم و بوسیدمش....
_ببیننن....قشنگگگگ خستگیم در رفتااااا قشنگگگ......
شیطون عوضی....
امشب حتما....
+بریمممممم....
_برو میام....
رفتم پایین و میز و چیدم....
اون باکس قلبی هم گذاشتم رو میز.....
خودمم منتظرش نشستم تا بیاد.....
_آنیاااااا....
کت شلوارم کو؟
+خ..خب تو ماشینه....انداختم ماشین بشورتش....
_چی؟
چی میگیییی(داد)
قرار داد مهمم با شرکت فرنچ کالینا تو جیب کتم بودددد میفهمی؟!(داد و عصبی)
و شروع کرد به زدن تو صورتم....
پشت سر هم میزد و منم هیچی نمیگفتم...
ولی فقط جلوی شککمو نگه داشته بودم که به بچمون چیزی نشه!
+من ....نمیدونستم(اشک)
_ازت متنفرم.....
میدونی چه قرار داد مهمی رو از دست داددممم...
هااا(داددددد)
برو نبینمتتتت......
+م...
_برووووو(عربده)
و با صداش ترسیدم.....
از پله ها رفتم بالا و نشستم رو تختمون...
....تهیونگ.....
اعصابمو با اینکارش داغون کرده بود....
و..ولی فک کنم زیاده روی کردم....
رفتم نشستم رو میز و یه لیوان آب برای خودن ریختم....
_خدا...
یه کم که اعصابم آروم شد.....
تازه فهمیدم چیکار کردم....
باید حتما برم.....
چ چی.؟
اون باکس چیه؟؟
کشیدمش جلو و با فکر اینکه هدیه س درشو باز کردم...
با چیزی که دیدم هم خوشحال شدم هم ناراحت....
_عزیزم....(بغض)
من دارم بابا میشم....
دو...دوماهشه....
۳۲.۵k
۲۴ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.