فرشته ی نجات پارت ۲۸
_: الان که فک میکنم من خسته هستم وااای بدنم درد میکنه خیلیم رقصیدم بریم خونه
=: (خندید)
+: مرض به چی میخندی
_: بیا بریم...سومین توهم هروقت خواستی برو خونه صبح هم بری مشکلی نیست از دوران مجردی هم لذت ببر ممکنه یکی بعدا خیلی عاشقت شه و رگ غیرتش بزنه بالا و نزاره هرجا بری
*: چی میگی
_: من رفتم
(تو ماشین)
+: چیبهت گفت
_: گفت شماره ی دوستم و به عنوان جایزه بهش بدم
+: جایزه؟!
_: اره گفت که تو کاری کردی ما دوباره هم و ببینیم پس گفت شمارش و بدم
+: لی مین و سه مین کیه
_: مجبورم بگم؟!
(زد کنار)
+: اره
_: نمیخوام ۱۰ بار اعتراف
+: من بودم؟!
_: کل حرفاش تو بودی حالا برو خونه
+:اول بریم یجای دیگه کارت دارم
_: کجا؟!
+: بهت می گم
بردمش یه کافه ی خیلی قشنگ اونجا رو اون روز اجاره کرده بودم و دوتا کیک خریده بودم
_: اینا برای چیه؟!
+: تولدت و نگرفتم اون یکی هم برای این هست که امروز طلاق گرفتی و مال من شدی
_: واقعا؟!
+: اوم قشنگه؟!
_: اره قشنگه....پسبیا کیک و ببریم بعدشم یه کیک میگرفتی دوتا برا چی مونه
+: میبریم خونه اصن میخوریم نق نقو
_: (خنده)
یونا ویو:
واقعا خوشحال شدم یکی اینجوری حواسش به همه چیم هست بهش گفتم کیک تولد نداریم رفت برام خرید خیلی دوسش دارم
_: فک نمیکنی از تولدمون خیلی گذشته؟!
+: دو روز چیزی هست؟!
_: اره یه دیقه صب بده گوشیم داره زنگ میخوره
=: (خندید)
+: مرض به چی میخندی
_: بیا بریم...سومین توهم هروقت خواستی برو خونه صبح هم بری مشکلی نیست از دوران مجردی هم لذت ببر ممکنه یکی بعدا خیلی عاشقت شه و رگ غیرتش بزنه بالا و نزاره هرجا بری
*: چی میگی
_: من رفتم
(تو ماشین)
+: چیبهت گفت
_: گفت شماره ی دوستم و به عنوان جایزه بهش بدم
+: جایزه؟!
_: اره گفت که تو کاری کردی ما دوباره هم و ببینیم پس گفت شمارش و بدم
+: لی مین و سه مین کیه
_: مجبورم بگم؟!
(زد کنار)
+: اره
_: نمیخوام ۱۰ بار اعتراف
+: من بودم؟!
_: کل حرفاش تو بودی حالا برو خونه
+:اول بریم یجای دیگه کارت دارم
_: کجا؟!
+: بهت می گم
بردمش یه کافه ی خیلی قشنگ اونجا رو اون روز اجاره کرده بودم و دوتا کیک خریده بودم
_: اینا برای چیه؟!
+: تولدت و نگرفتم اون یکی هم برای این هست که امروز طلاق گرفتی و مال من شدی
_: واقعا؟!
+: اوم قشنگه؟!
_: اره قشنگه....پسبیا کیک و ببریم بعدشم یه کیک میگرفتی دوتا برا چی مونه
+: میبریم خونه اصن میخوریم نق نقو
_: (خنده)
یونا ویو:
واقعا خوشحال شدم یکی اینجوری حواسش به همه چیم هست بهش گفتم کیک تولد نداریم رفت برام خرید خیلی دوسش دارم
_: فک نمیکنی از تولدمون خیلی گذشته؟!
+: دو روز چیزی هست؟!
_: اره یه دیقه صب بده گوشیم داره زنگ میخوره
۱.۰k
۱۸ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.