کشاورزی
کشاورزی اسب پیری داشت که یک روز اتفاقی
به درون یک چاه بدون آب افتاد
کشاورز هر چه سعی کرد نتوانست اسب
را از درون چاه بیرون بیاورد پس برای این که
حیوان بیچاره زیاد زجر نکشد کشاورز و مردم
روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاک پر کنند
تا اسب زودتر بمیرد و مرگ تدریجی او باعث عذابش نشود
مردم با سطل روی سر اسب خاک می ریختند
اما اسب هر بار خاک های روی بدنش را می تکاند
و زیر پایش می ریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا می آمد
سعی می کرد روی خاک ها بایستد
روستایی ها همین طور به زنده به گور کردن
اسب بیچاره ادامه دادند و اسب هم همین طور به بالا آمدن ادامه داد
تا این که به لبه چاه رسید و در حیرت کشاورز و روستائیان
از چاه بیرون آمد مشکلات مانند خاک بر سر ما می ریزند
و ما همواره دو انتخاب داریم اول این که اجازه بدهیم
مشکلات ما را زنده به گور کنند و دوم این که از مشکلات
سکویی بسازیم برای صعود انتخاب با توست
می توانی بگویی صبح بخیر خدا جان یا بگویی
خدا بخیر کند صبح شد.
#کلبه_مهربانی🌱
#دختری_از_جنس_خورشید☀️
#آموزنده#معنوی
به درون یک چاه بدون آب افتاد
کشاورز هر چه سعی کرد نتوانست اسب
را از درون چاه بیرون بیاورد پس برای این که
حیوان بیچاره زیاد زجر نکشد کشاورز و مردم
روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاک پر کنند
تا اسب زودتر بمیرد و مرگ تدریجی او باعث عذابش نشود
مردم با سطل روی سر اسب خاک می ریختند
اما اسب هر بار خاک های روی بدنش را می تکاند
و زیر پایش می ریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا می آمد
سعی می کرد روی خاک ها بایستد
روستایی ها همین طور به زنده به گور کردن
اسب بیچاره ادامه دادند و اسب هم همین طور به بالا آمدن ادامه داد
تا این که به لبه چاه رسید و در حیرت کشاورز و روستائیان
از چاه بیرون آمد مشکلات مانند خاک بر سر ما می ریزند
و ما همواره دو انتخاب داریم اول این که اجازه بدهیم
مشکلات ما را زنده به گور کنند و دوم این که از مشکلات
سکویی بسازیم برای صعود انتخاب با توست
می توانی بگویی صبح بخیر خدا جان یا بگویی
خدا بخیر کند صبح شد.
#کلبه_مهربانی🌱
#دختری_از_جنس_خورشید☀️
#آموزنده#معنوی
۱۶۸.۶k
۱۹ مهر ۱۴۰۰