رومان او شی نوکو پارت ۳ (اخر) میدونم کوتاه بود
صبح در مدرسه:
اکانه:هی!!
اریما:با منی؟
اکانه:آره
اریما:چی شده؟
اکانه:خوب شد اکوا رو ازم دزدیدی؟
اکانه:الان خوشحالی؟
اریما:تو به چه جراتی این حرف رو میزنی؟
اریما:تواصلا اکوا رو نمیشنخاتی!
اریما:من توی بچگی با اون دوست شدم انقدر بازیگریش خوب بود که بهش حسودیم میشد
تو حتی اون موقع نمیدونستی که اکوا کیه و ندیده بودیش
اکانه:ها تو اونو میشناختی؟
اریما میره و پشت سرش هم نگاه نمیکنه و جواب اکانه رو هم نمیده.
اکانه فردا صبح میره پیش اریما و ازش معذرت میخواد و میگه شما توی بچگی همو دیدید پس حق دارید باهم باشید. و میگه که سعی میکنه ازشون دوری کنه اما به عنوان یک دوست با اکوا میمونه و همینطور اریما.
اریما هم میگه که تند حرف زده و میگه که اون دوست صمیمیش خواهد بود.
فکر نمیکردید این دوتا دوست بشن نه؟
معلومه هیچکس فکر نمیکرد و حالا به بزرگی خودتون ببخشید که فقط ۳ تا پارت چرت بود•_• دوستون دارم تا رومان های دیگر خداحافظ♡_♡ ☆_☆
اکانه:هی!!
اریما:با منی؟
اکانه:آره
اریما:چی شده؟
اکانه:خوب شد اکوا رو ازم دزدیدی؟
اکانه:الان خوشحالی؟
اریما:تو به چه جراتی این حرف رو میزنی؟
اریما:تواصلا اکوا رو نمیشنخاتی!
اریما:من توی بچگی با اون دوست شدم انقدر بازیگریش خوب بود که بهش حسودیم میشد
تو حتی اون موقع نمیدونستی که اکوا کیه و ندیده بودیش
اکانه:ها تو اونو میشناختی؟
اریما میره و پشت سرش هم نگاه نمیکنه و جواب اکانه رو هم نمیده.
اکانه فردا صبح میره پیش اریما و ازش معذرت میخواد و میگه شما توی بچگی همو دیدید پس حق دارید باهم باشید. و میگه که سعی میکنه ازشون دوری کنه اما به عنوان یک دوست با اکوا میمونه و همینطور اریما.
اریما هم میگه که تند حرف زده و میگه که اون دوست صمیمیش خواهد بود.
فکر نمیکردید این دوتا دوست بشن نه؟
معلومه هیچکس فکر نمیکرد و حالا به بزرگی خودتون ببخشید که فقط ۳ تا پارت چرت بود•_• دوستون دارم تا رومان های دیگر خداحافظ♡_♡ ☆_☆
۱.۲k
۲۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.