part3
#part3
#عشق_دلداده
بهم گفت بریم پارک و همچی رو بهم بگو چی شده منم سرمو انداختم پایین گفتم:<با با باشه>
رفتیم سمت پارک و روی صندلی نشستیم و قضیه رو بهش تعریف کردم و اونم ناراحت شد ولی سریع ناراحتیش رو از صورتش برداشت بهم گفت:<نگران نباش بیا با هم آشنا بشیم چون از فیس بامزت خوشم اومده اسم من نیکاس اسم تو چیه؟>
دیانا:<اسم من دیاناس>
نیکا:<خب اینا دوستامن بزار معرفی شون کنم این مرد که میبینی اسمش متین هستش که رلمه و بعد این دونفر با هم رلن که اسمشون محراب و مهشاده این دو نفر که باز رلن اسمشون رضا و عسل هست و این آخری که تکه اسمش ارسلان هستش که همه یکصدا گفتن سلام>
دیانا:<سلام از آشناییتون خوشبختم>
نیکا:<خوب شد که اومدی تو اکیپمون فردا میخوایم بریم شمال تو هم میای؟>
دیانا:<نمیدونم>
نیکا:<بیا دیگه تروخدا>
دیانا:<با با باشه باید از مسئولین پرورشگاه اجازه بگیرم>
نیکا:<خب باشه فردا ساعت ۱۲ میایم دنبالت درزم شمارتو بده و آدرس جایی که زندگی میکنی>
دیانا:<باشه بنویس*********09>
نیکا:<باشه فردا میام دنبالت خداحافظ>
سرم که همچنان پایین بود و آروم گفتم:<باشه خداحافظ>
اسنپ گرفتم و رفتم سمت پرورشگاه و وقتی رسیدم رفتم پیش مسئولین ازشون اجازه گرفتم که با جوابشون برگام ریخت!...
شرایط پارت بعدی
۲ لایک ❤️
دو فالو 🚶🏾♀️🚶🏾♀️
دو کامنت 🚧
#عشق_دلداده
بهم گفت بریم پارک و همچی رو بهم بگو چی شده منم سرمو انداختم پایین گفتم:<با با باشه>
رفتیم سمت پارک و روی صندلی نشستیم و قضیه رو بهش تعریف کردم و اونم ناراحت شد ولی سریع ناراحتیش رو از صورتش برداشت بهم گفت:<نگران نباش بیا با هم آشنا بشیم چون از فیس بامزت خوشم اومده اسم من نیکاس اسم تو چیه؟>
دیانا:<اسم من دیاناس>
نیکا:<خب اینا دوستامن بزار معرفی شون کنم این مرد که میبینی اسمش متین هستش که رلمه و بعد این دونفر با هم رلن که اسمشون محراب و مهشاده این دو نفر که باز رلن اسمشون رضا و عسل هست و این آخری که تکه اسمش ارسلان هستش که همه یکصدا گفتن سلام>
دیانا:<سلام از آشناییتون خوشبختم>
نیکا:<خوب شد که اومدی تو اکیپمون فردا میخوایم بریم شمال تو هم میای؟>
دیانا:<نمیدونم>
نیکا:<بیا دیگه تروخدا>
دیانا:<با با باشه باید از مسئولین پرورشگاه اجازه بگیرم>
نیکا:<خب باشه فردا ساعت ۱۲ میایم دنبالت درزم شمارتو بده و آدرس جایی که زندگی میکنی>
دیانا:<باشه بنویس*********09>
نیکا:<باشه فردا میام دنبالت خداحافظ>
سرم که همچنان پایین بود و آروم گفتم:<باشه خداحافظ>
اسنپ گرفتم و رفتم سمت پرورشگاه و وقتی رسیدم رفتم پیش مسئولین ازشون اجازه گرفتم که با جوابشون برگام ریخت!...
شرایط پارت بعدی
۲ لایک ❤️
دو فالو 🚶🏾♀️🚶🏾♀️
دو کامنت 🚧
۳.۴k
۲۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.