شبیه یک گناهم مجهور و تنها
شبیه یک "گناه"ام
_مهجور و تنها_
فرشتگان و خدا نفرینم کردهاند
کشیشان و راهبه ها دوستم ندارند
کنیسه ها و مساجد دشنم می پندارند
من آوارهام
که سالهاست در فکرها پنهانم،
از تنی به تنی گریزان...
و تنها در شمایل بوسه و بستر
_آنگاه که دو" تن" هم آغوشند_
می توانم پشیمانی را
از ادامهی نامم پاک کنم!
_مهجور و تنها_
فرشتگان و خدا نفرینم کردهاند
کشیشان و راهبه ها دوستم ندارند
کنیسه ها و مساجد دشنم می پندارند
من آوارهام
که سالهاست در فکرها پنهانم،
از تنی به تنی گریزان...
و تنها در شمایل بوسه و بستر
_آنگاه که دو" تن" هم آغوشند_
می توانم پشیمانی را
از ادامهی نامم پاک کنم!
۴.۳k
۱۸ تیر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.