عشق ابدی p۱۱
ویو کوکی
داشتم زیر زیرکی می خندیدم که ات امد جلو
اهترام گزاشت ماهم همین تور و رفتیم نیشستیم
ویو مکالمه
+خوب قرار داد
-ته
ته:بفرمایید
-این قرار داد فقط یبخش از اعتماد مارو برترف می کنه
+و بخش دیگش چیه
-هالا بعدن می فهمید
+نه همین الان بگید
کوکی: جابجا کردن اسناد ملک هایی که مافیا های دیگه به شما باختن
ارسلان:مشکلی نیست (ات بامشت زد تو کمر ارسلان)
ته :خوب فکنم مشکلی ندارین
ممد:نه
+استغفرالله (اروم که کسی نشنوه)
-شما یه چیزی بگیده
+من موافق نیستم که اسنادمو شمابدم یا شما اسنادتونو به من بدید
کوک:خوب چه مشکلی نداره
+نمی تونم بگم
-خوب پس قرا دادو امضاء کنید تا دربارش یه تایم دیگه حرف بزنیم
ویو ات
قرار دادو امضاء کردم و امدیم برون
جیمین کلان انگار هواسش به من بود
ولشکن اسن من چرا برام مهمه
رسیدم خونه رفتم تو
ویو تو خونه
ارسلان، ات میدونستی جیمین دوست دختر داره
+چی؟(باتعجب)
اسلان ، دیدی برات مهمه
+...................
🙃
داشتم زیر زیرکی می خندیدم که ات امد جلو
اهترام گزاشت ماهم همین تور و رفتیم نیشستیم
ویو مکالمه
+خوب قرار داد
-ته
ته:بفرمایید
-این قرار داد فقط یبخش از اعتماد مارو برترف می کنه
+و بخش دیگش چیه
-هالا بعدن می فهمید
+نه همین الان بگید
کوکی: جابجا کردن اسناد ملک هایی که مافیا های دیگه به شما باختن
ارسلان:مشکلی نیست (ات بامشت زد تو کمر ارسلان)
ته :خوب فکنم مشکلی ندارین
ممد:نه
+استغفرالله (اروم که کسی نشنوه)
-شما یه چیزی بگیده
+من موافق نیستم که اسنادمو شمابدم یا شما اسنادتونو به من بدید
کوک:خوب چه مشکلی نداره
+نمی تونم بگم
-خوب پس قرا دادو امضاء کنید تا دربارش یه تایم دیگه حرف بزنیم
ویو ات
قرار دادو امضاء کردم و امدیم برون
جیمین کلان انگار هواسش به من بود
ولشکن اسن من چرا برام مهمه
رسیدم خونه رفتم تو
ویو تو خونه
ارسلان، ات میدونستی جیمین دوست دختر داره
+چی؟(باتعجب)
اسلان ، دیدی برات مهمه
+...................
🙃
۱.۹k
۰۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.