part 1
part 1
ات : داستان از اونجایی شروع شد که من و داداش دوقولوم جیمین و دوست نازنینمون شوگا باعث شدیم که پای یکی از بچه ها مدرسه بشکنه درست بود که بچه درسخونای اون مدرسه و پولدار ترینشون بودیم اما با این حال بیرونمون کردن و وسط سال مجبور شدیم مدرسمون رو عوض کنیم البته زیاد تعجبیم نداشت چون بار اولمون نبود
ات ویو : با صدای زنگم بلند شدمو با حالت خوابآلودگی رفتم اتاق جیمین ، جیمین شی بلند شو باید بریم مدرسه
جمین : هعی باشه برو شوگام بیدار کن الان میام ( یادم رفت بگم ات و جیمین و شوگا تو یه خونه جدا از خانوادهاشون زندگی میکنن و چون باباهاشون شریک یه شرکتن مشکلی با این موضوع ندارن )
ات : نخوابید اگر بخوابی با سطل آب بیدارت میکنم
جیمین : باشع
ات : رفتم اتاق شوگا ، پیشولی خوابالوم بیدار شووو باید بریم مدرسه
شوگا : با کمال میل برای یه شیطنت جدید آمادم
ات : هوم برم حاضر شممم میبینمت سر سفره
رفتم تو اتاقم و روتین صبحم رو انجام دادم لباسمو پوشیدم و رفتم سر سفره ی صبحانه
جیمین : به به بالاخره لباس پوشیدنتون تموم شد لیدی
ات : بله با اجازتون تموم شد
شوگا : یاااا چرا این لباس فرم انقدر بهت میاد
ات : مرسی 😘
جیمین : باشه دیگه بسته داره حسودیم میشه ها بیا صبحانت رو بخور باید بریم
ات : اکی ، رفتم نشستم شروع کردم ، میگم یه سوال امروز با راننده میریم یا با میشین یکی از شماها
شوگا : راننده ولی از فردا خودمون میریم
ات : خوب بگو ببینم بچه شر مدرسه کیه
جیمین : جوری که من تحقیق کردیم تهیونگ و اکیپش بنی جین و نامجون
ات : همون کیم تهیونگ معروف که باباش رقیب باباهامونه
شوگا : با اجازه شما بله
ات : خوبب بسته دیگه باشید بریمم میخوام با خاک یکسان کنم
جیمین : با کمال میل
ات ویو : رفتیم سوار ماشین شدیم و....
ات : داستان از اونجایی شروع شد که من و داداش دوقولوم جیمین و دوست نازنینمون شوگا باعث شدیم که پای یکی از بچه ها مدرسه بشکنه درست بود که بچه درسخونای اون مدرسه و پولدار ترینشون بودیم اما با این حال بیرونمون کردن و وسط سال مجبور شدیم مدرسمون رو عوض کنیم البته زیاد تعجبیم نداشت چون بار اولمون نبود
ات ویو : با صدای زنگم بلند شدمو با حالت خوابآلودگی رفتم اتاق جیمین ، جیمین شی بلند شو باید بریم مدرسه
جمین : هعی باشه برو شوگام بیدار کن الان میام ( یادم رفت بگم ات و جیمین و شوگا تو یه خونه جدا از خانوادهاشون زندگی میکنن و چون باباهاشون شریک یه شرکتن مشکلی با این موضوع ندارن )
ات : نخوابید اگر بخوابی با سطل آب بیدارت میکنم
جیمین : باشع
ات : رفتم اتاق شوگا ، پیشولی خوابالوم بیدار شووو باید بریم مدرسه
شوگا : با کمال میل برای یه شیطنت جدید آمادم
ات : هوم برم حاضر شممم میبینمت سر سفره
رفتم تو اتاقم و روتین صبحم رو انجام دادم لباسمو پوشیدم و رفتم سر سفره ی صبحانه
جیمین : به به بالاخره لباس پوشیدنتون تموم شد لیدی
ات : بله با اجازتون تموم شد
شوگا : یاااا چرا این لباس فرم انقدر بهت میاد
ات : مرسی 😘
جیمین : باشه دیگه بسته داره حسودیم میشه ها بیا صبحانت رو بخور باید بریم
ات : اکی ، رفتم نشستم شروع کردم ، میگم یه سوال امروز با راننده میریم یا با میشین یکی از شماها
شوگا : راننده ولی از فردا خودمون میریم
ات : خوب بگو ببینم بچه شر مدرسه کیه
جیمین : جوری که من تحقیق کردیم تهیونگ و اکیپش بنی جین و نامجون
ات : همون کیم تهیونگ معروف که باباش رقیب باباهامونه
شوگا : با اجازه شما بله
ات : خوبب بسته دیگه باشید بریمم میخوام با خاک یکسان کنم
جیمین : با کمال میل
ات ویو : رفتیم سوار ماشین شدیم و....
۷.۶k
۱۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.