پارت ٢

فردا صبح شد از خواب بیدار شدی رفتی دست و صورتت رو شستی امروز بهترین رو ز زندگیت بود
رفتی پائين دیدی مامانت برات یه صبحانه عالی درست کرده پدرم هم نشسته بود
رفتی رو میز & مامان چهوغذا های خوشمزه ای درست کردی
یونفرمتون هم پوشيده بودی
رفتی رو میز نشستی و غذا خوردی یهو ساعت ٨ شد گفتی
& وایی دارم شد من رفتم
پدر و مادرت : خدا به همرات مراقب باش
& چشم

رفتی سوار اتوبوس شدی رفتین داخل
همه نشسته بودن
توورفتی یه جای خألي تو اتوبوس گرفتی و نشستی یهو١٠ دقیقه گذشت رسیدین مدرسه خیلی بزرگ بود واقعا خیلی خوشگل بود
& وایی چه خشگله خداا باورم نمیشه
رفتی داخل
& وایی چقد خوبه
داشتي راه میرفتی دیدی همه دخترا جیغ میکشم روتو اؤخوری کردی دد
دیدی جلوی در منتظر یه نفر که یهو یه پسر جذاب اومد اون جیمین بود همه میخاستنش
& ایششش اینا پسر ندیدن
که یهو یه دختره اومد
دختره : سلام من کیم جو هستم خشم
& سلام منم ا/ت هسم
# خوب رفیق میشی
& اوهوم
# تازه واردی
& اره
# اوکی
& میش یه سوال کن م
# بپرس
& ای پسره کیه
# اون جیمین یعنی پارک جیمین پسر پولدار این این مدرسه یا شادی کل جهان
& اها
# اون دختره رو هم میبینی دختره رو جیمین کراشه روش غیرتی دأره هر کی به جز خودش نزدیک جیمین شه پوخ دیگ خدا بیامرزه
& اها

# خب بیا بریم کلاس
& باش


ادامه دارد .....