فیک : فقط من ،فقط تو
پارت _ 79
ات : خو خوبی
تهیونگ با بی حالی: خوشگذشت ؟
ات : چت شده
ته یونگ : کی من ؟ من خوبم
ات : آخه نرمال نمیزنی
تهیونگ : ....
ات رفت و رو تخت دراز کشید
ته یونگ ب سقف زل زده بود و
ته یونگ : ات ! ب نظرت هوسوک از من جذاب تره ؟
ات : مستی ن؟
ته یونگ بدون اینکه ب حرف ات توجه کنه ادامه داد
تهیونگ : یا ! چون مثلا زیادی درس خونده اته من دوسش داره ؟ شایدم قبل اینکه من بیام پیشت بوده یعنی تو بچگیمون زیاد بهت توجه میکرد ؟
ولی نگاه خب منم درس خوندم و تو فرانسه فقط با بوی عطر ت آروم میشدم ات ! تروخدا اینطور نکن هوم ؟ اصلا اصلا تو منو دو
ات : چی میبافی برای خودت مستی
ته یونگ : اره مستم فک کنم اره
ات ی کم فکر کرد و گفت ک الان مسته فرصت خوبیه
ات : ته ؟
ته یونگ : بله
ات : چرا با لیا بودی ؟
ته یونگ: ل لیا کیه
آها لیا اوم اون ؟
خب اون پدربزرگ نمیزاشت ببینمت و نه میزاشت برگردم و من گفتم شاید اگه با یکی باشم بتونم فراموشت کنم ولی نشد !
اههههه خیلی بد بود اون روزا
ات تعجب کرده بود خب این یعنی ته دوست ش داره یا ن خودش هم گیج شده بود و نمیدونست چی بگه
ات : اون پدربزرگ چرا فرستادت فرانسه؟
تهیونگ : اون موقع هه فک میکرد زیاد وابسته ت شدم و میگفت این برای ی مرد خوب نیست ک انقد وابسته ی زن بشه مسخره نیست ؟ ( و با گفتن جمله ش ب سمت. ات برگشت ک با چهره ی غمیگن ش مواجه شد )
تهیونگ : ات ! تو زیادی داری جذاب میشی با اینکه فقط هفده سالته میدونی!؟
ات : هی لاف نزن
تهیونگ : لاف!؟ چی هست
ات ک متوجه مستی ته شد چیزی نگفت اون قطعا داشت واقعیت رو میگفت
ات : هوم خب الان دوست داری ....
تهیونگ : دوست دارم بعلت کنم و بخوابیم
ات : باشه
ته طرف ات رفت و اونو تو بغلش گرفت
ات : یااا ی کم آروم تر له شدم
تهیونگ : تو زیادی کوچولویی خانم کیم در حالی که میتونم با ی فشار تبدیل ب خمیرت کنم
ته شروع کرد ب بوسیدن تک تک اعضای صورت ات
ات هم ک چیزی نگفت و گذاشت ب کارش ادامه بده ک دید یهو کار های ته متوقف شد
ات تو دلش. : یا خوابید ایش خوب بودا هی زندگی
و خودش هم چشماش رو آروم بست و خوابید
و دو ساعت بعد چشماش رو باز کرد
ک دید تو بغل ته هست و تهیونگ بیدار شده و با ی ابرو بالا رفته در حالی ک لب هاشو داده بود داخل دهنش داشت بهش نگاه میکرد
ات : چیزی شده؟
ته یونگ : تو باید بگی وقتی ک رفتی پی خوشگذروندن و بعد اومدی تو بغلم با ریلکسی تموم گرفتی خوابیدی؟
ات ک فهید ته مستیش پریده و خب اون چیزی یادش نمیاد با دستش کوبید رو پیشونیش
شرط پارت بعد:
77تا لایک و کامنت ☄
ات : خو خوبی
تهیونگ با بی حالی: خوشگذشت ؟
ات : چت شده
ته یونگ : کی من ؟ من خوبم
ات : آخه نرمال نمیزنی
تهیونگ : ....
ات رفت و رو تخت دراز کشید
ته یونگ ب سقف زل زده بود و
ته یونگ : ات ! ب نظرت هوسوک از من جذاب تره ؟
ات : مستی ن؟
ته یونگ بدون اینکه ب حرف ات توجه کنه ادامه داد
تهیونگ : یا ! چون مثلا زیادی درس خونده اته من دوسش داره ؟ شایدم قبل اینکه من بیام پیشت بوده یعنی تو بچگیمون زیاد بهت توجه میکرد ؟
ولی نگاه خب منم درس خوندم و تو فرانسه فقط با بوی عطر ت آروم میشدم ات ! تروخدا اینطور نکن هوم ؟ اصلا اصلا تو منو دو
ات : چی میبافی برای خودت مستی
ته یونگ : اره مستم فک کنم اره
ات ی کم فکر کرد و گفت ک الان مسته فرصت خوبیه
ات : ته ؟
ته یونگ : بله
ات : چرا با لیا بودی ؟
ته یونگ: ل لیا کیه
آها لیا اوم اون ؟
خب اون پدربزرگ نمیزاشت ببینمت و نه میزاشت برگردم و من گفتم شاید اگه با یکی باشم بتونم فراموشت کنم ولی نشد !
اههههه خیلی بد بود اون روزا
ات تعجب کرده بود خب این یعنی ته دوست ش داره یا ن خودش هم گیج شده بود و نمیدونست چی بگه
ات : اون پدربزرگ چرا فرستادت فرانسه؟
تهیونگ : اون موقع هه فک میکرد زیاد وابسته ت شدم و میگفت این برای ی مرد خوب نیست ک انقد وابسته ی زن بشه مسخره نیست ؟ ( و با گفتن جمله ش ب سمت. ات برگشت ک با چهره ی غمیگن ش مواجه شد )
تهیونگ : ات ! تو زیادی داری جذاب میشی با اینکه فقط هفده سالته میدونی!؟
ات : هی لاف نزن
تهیونگ : لاف!؟ چی هست
ات ک متوجه مستی ته شد چیزی نگفت اون قطعا داشت واقعیت رو میگفت
ات : هوم خب الان دوست داری ....
تهیونگ : دوست دارم بعلت کنم و بخوابیم
ات : باشه
ته طرف ات رفت و اونو تو بغلش گرفت
ات : یااا ی کم آروم تر له شدم
تهیونگ : تو زیادی کوچولویی خانم کیم در حالی که میتونم با ی فشار تبدیل ب خمیرت کنم
ته شروع کرد ب بوسیدن تک تک اعضای صورت ات
ات هم ک چیزی نگفت و گذاشت ب کارش ادامه بده ک دید یهو کار های ته متوقف شد
ات تو دلش. : یا خوابید ایش خوب بودا هی زندگی
و خودش هم چشماش رو آروم بست و خوابید
و دو ساعت بعد چشماش رو باز کرد
ک دید تو بغل ته هست و تهیونگ بیدار شده و با ی ابرو بالا رفته در حالی ک لب هاشو داده بود داخل دهنش داشت بهش نگاه میکرد
ات : چیزی شده؟
ته یونگ : تو باید بگی وقتی ک رفتی پی خوشگذروندن و بعد اومدی تو بغلم با ریلکسی تموم گرفتی خوابیدی؟
ات ک فهید ته مستیش پریده و خب اون چیزی یادش نمیاد با دستش کوبید رو پیشونیش
شرط پارت بعد:
77تا لایک و کامنت ☄
۱۰۸.۷k
۱۲ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.