فیک تهیونگ ازدواج اجباری

پارت 9
یهو صدای بوق دستگاه اومد
نهههههه تهیونگ نه لطفا ترکم نکن هق
تمام دکتر ها رفتن تو اتاق تهیونگ و بهش شک الکتریکی وارد کردن
بلخره برگشت
دکتر اومد بیرون
دکتر : تجربه ایشون به کما رفتن
نهههه هق
جیسو : جین هو اروم باش وگرنه حال تهیونگ هم بد میشه
چطور اروم باشم جیسو اون بین مرگ و زندگیه چطور اروم باشم هق 😢
میگم میشه ببینمش؟
دکتر : بله فقط 5 دقیقه
باشه
رفتم تو اتاق تهیونگ
تهیونگ عشقم بیدارشو لطفا بیدار شو وگرنه عشقت ناراحت میشه میدونم دوستم نداری ولی به خاطره اون کسی که باهاش ​​بودی بیدارشو لطفااا 😢
یهو تهیونگ حرف زد
تهیونگ : جین هو من عاشقت ...شدم ..جین هو...
تهیونگ تهیونگ لطفا باهام حرف بزن دکتررررر
دکتر : چی شده؟
ایشون به هوش اومدن
دکتر : حالشون داره بهتر میشه فردا می بریمش بخش
ممنون
دکتر : ما کاری نکردیم شما نجاتشون دادید
از دکتر تشکر کردم و دکتر رفت
و من رفتم پیش تهیونگ
تهیونگ من عاشقتم می خواستم خیلی وقت پیش بهت بگم ولی نتونستم
میخوام بقیه عمرم رو باهات باشم ولی ...ولی تو اونو دوست داری ☺
و میدونی که اون کسی که عاشقه بهترین ها رو براش میخواد حتا با این که بهت خیانت کرده اما ببینه کنار اون خوشحالی اونم خوشحالم خیلی زود خوب
شو باشه 💔
فردا تهیونگ به هوش اومد
از پشت شیشه میدیدمش آخه نمی خواستم باهاش ​​چشم تو چشم شم
یهو تهیونگ منو دید و بهم علامت داد که بیام تو
رفتم تو
جین هو : ببخشید میدونم من نباید اینجا باشم آخه شماره اون دختره رو نداشتم
تهیونگ : جین هو تو دیوونه شدی من عاشقتم من ..من اون شب مست بودم هرچی بهت زنگ میزدم جواب نمیداد ی اگه هم ردم کنی حق داری من لیاقت تو رو ندارم
جین هو : دیوونه شدی من دیوانه وار عاشقتم
تهیونگ : یعنی دوباره میشی عروس خونم؟
جین هو : اوهوم
تهیونگ با بدبختی بلند شد و جین هو رو بغل کرد و با عشق بوسیدش
تهیونگ : خیلی دوست دارم تو فقط برای منی
خندیدم

شرط
30 لایک
کامنت 300