Part(2)

Part(2)

و هیونجین رو به جونگین گفت چطوری جوجه ؟

& خو..بم (با ترس)

فلیکس رو به هیوجین کرد و گفت

+ بس کن دیگه هیونجین دست از سر ما بردار

_ تو چی میگی بیبی ؟

+هزار و یک دفعه بهت گفتم به من نگو بیبی فهمیدی ؟

_ نوچ من هر وقت دلم خواست میتونم صدات بزنم بیبی فهمیدیییی ؟(با داددد)

فلیکس که از دست هیونجین آمپر چسبونده بود با عصبانیت دست جونگین رو گرفت و از کافه خارج شدن و به سمت کلاس رفتن جونگین گفت
& صبرکن فلیکس من میخوام برم سرویس بهداشتی

+ باشه پس منم میرم سمت کلاس اما مراقب خودت باش که خراب کاری نکنی بعد هیونجین به گامون میده هااا

& باشه بابا حواسم هست

+ امیدوارم

هیونجین که جونگین رو دید داره به سمت دستشویی میره رو به لینو گفت

_ لینو بیا بریم کارت دارم

= باشه هیونگ

و هیونجین به بقیه شون گفت برین کلاس حواستون به فلیکس باشه

اونا هم اطاعت کردن و به سمت کلاس راه افتادن
هیونجین و لینو وارد دستشویی شدن جونگین در حال خروج از سرویس بهداشتی بود که لینو و هیونجین رو دید .

هیونجین در دستشویی رو قفل کرد که جونگین گفت

& هیونجین چرا در رو قفل میکنی

هیونجین تا خواست جواب بده لینو گفت

=گوه خوریش به تو نیومده جوجه کوچولو

_ لینو به جونگین نگو جوجه کوچولو

= چرا ؟؟

_ چون فقط من باید به اون بگم جوجه کوچولو

& تو غلط میکنی

_ تو چی گفتی ؟ ( با عصبانیت)