پارت ۱2
*شب*
کوک: بچها رسیدیم
ته: ششش..یواش..آنا خوابیده
( آنا سرش رو گذاشته بود رو شونه ی تهیونگ)
ته:( دلم نیومد بیدارش کنم پس برآید استایل بغلش کردم)
نامجون : اتاق ۶ برید اونجا بزرگتره
جیمین: چندتا اتاقه؟
کوک: هفتا
ته: بچها ما رفتیم بخوابیم دیر وقته
جین: آره بریم بخوابیم فردا عوضش زیاد صبحونه میخوریم
همه: حله
نامی: پس شب بخیر
همه: شب همگی بخیر
*صبح*
آنا:اومممم( کش وقوس دادن)... کجاییم؟
ته: کلبه..صبح بخیر
آنا:( خنده) صبح بخیر
* بعد صبحونه*
جیهوپ: گایز استفا گفتن یه روز میتونیم هرکاری که دلمون بخواد انجام بدیم
آنا: واقعا؟
جیهوپ: آره:)
کوک: بچها رسیدیم
ته: ششش..یواش..آنا خوابیده
( آنا سرش رو گذاشته بود رو شونه ی تهیونگ)
ته:( دلم نیومد بیدارش کنم پس برآید استایل بغلش کردم)
نامجون : اتاق ۶ برید اونجا بزرگتره
جیمین: چندتا اتاقه؟
کوک: هفتا
ته: بچها ما رفتیم بخوابیم دیر وقته
جین: آره بریم بخوابیم فردا عوضش زیاد صبحونه میخوریم
همه: حله
نامی: پس شب بخیر
همه: شب همگی بخیر
*صبح*
آنا:اومممم( کش وقوس دادن)... کجاییم؟
ته: کلبه..صبح بخیر
آنا:( خنده) صبح بخیر
* بعد صبحونه*
جیهوپ: گایز استفا گفتن یه روز میتونیم هرکاری که دلمون بخواد انجام بدیم
آنا: واقعا؟
جیهوپ: آره:)
۷.۹k
۲۸ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.