معامله ...۳..
بعد از ۳۰ دقیقه جروبحث بکهیون بالاخره راضی شد ا/ت بده و فردا با بکهیون قرار بزارع.
(الکی به بکهیون قول داده بود ولی یه جوری رفتار کرد که باورش شد)
ا/ت رو بیهوش کردن .
رسیدن در خونه ی ا/ت بکهیوناون رو بغل کرد برد داخل خونشکلید رو از جیب ا/ت برداشت ودر رو باز کرد .
ا/ت رو روی تختشگذاشت .
ا/ت صبح با تعجب بیدار شد
چون
توی خونه خودش ،توی تخت خودش بود!
ا/ت :پس ولم کردن! چقدر بکهیون عوضیه !
بایسم توی اکسو بود ولی با این کارش ازش متنفرم!
اها فهمیدم به جیمین زنگ میزنم!
(توی کنسرت جیمین دستش رو دراز کرد که ینی دست ا/ت رو بگیره ولی شماره گذاشت توی دست ا/ت بدونه اینکه کسی بفهمه!)
بوق....بوق.....بوق
_الوبفرمایید
+منم توی کنسرت شمارتودادی بهم
_اهاسلام !خوبی چقدر دیر زنگ زدی!
+بکهیونوکه میدونی کیه!
منو گروگان گرفت با کلی دوز وکلکولم کرد ! فردا میاد سراغم یع راهی جلوی پام بزار!
_بیا خونه ما !
+چ....چ...چی؟
_بیا خونه ی ما ینی منو اعضا !
+مزاحمتوننشم اگ بدتون بیاد معذبم
_نه بیا
+ب...ب..باش لوکیشنبده !
بعد از کلی آدرس پیدا کردن
رسید دم خونه اعضاو...
نظرتو کامنت کن 🤗💜
(الکی به بکهیون قول داده بود ولی یه جوری رفتار کرد که باورش شد)
ا/ت رو بیهوش کردن .
رسیدن در خونه ی ا/ت بکهیوناون رو بغل کرد برد داخل خونشکلید رو از جیب ا/ت برداشت ودر رو باز کرد .
ا/ت رو روی تختشگذاشت .
ا/ت صبح با تعجب بیدار شد
چون
توی خونه خودش ،توی تخت خودش بود!
ا/ت :پس ولم کردن! چقدر بکهیون عوضیه !
بایسم توی اکسو بود ولی با این کارش ازش متنفرم!
اها فهمیدم به جیمین زنگ میزنم!
(توی کنسرت جیمین دستش رو دراز کرد که ینی دست ا/ت رو بگیره ولی شماره گذاشت توی دست ا/ت بدونه اینکه کسی بفهمه!)
بوق....بوق.....بوق
_الوبفرمایید
+منم توی کنسرت شمارتودادی بهم
_اهاسلام !خوبی چقدر دیر زنگ زدی!
+بکهیونوکه میدونی کیه!
منو گروگان گرفت با کلی دوز وکلکولم کرد ! فردا میاد سراغم یع راهی جلوی پام بزار!
_بیا خونه ما !
+چ....چ...چی؟
_بیا خونه ی ما ینی منو اعضا !
+مزاحمتوننشم اگ بدتون بیاد معذبم
_نه بیا
+ب...ب..باش لوکیشنبده !
بعد از کلی آدرس پیدا کردن
رسید دم خونه اعضاو...
نظرتو کامنت کن 🤗💜
۲۸.۱k
۰۹ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.