مافیای جذاب من
پارت ۲۱
از زبان ا/ت
논현 100m 우리 자리
학교 끝나면 회사 calling
(예, 예)
아 지금 바로 딱 갈게요
제발 집엔 보내지 마세요
(Oh) 가끔 그날의 꿈 꿔
(Oh) 몸서리치다 눈 떠
I don’t wanna go go back again
(Let’s go, let’s go, let’s go)
10년을 wait, wait
We from the bottom
I caught you bae, bae
우린 좀 빠름
We seven mate, mates
ا/ت: تموم شد
کوک: وای عالی بود
یونا: عالی
جنی : زیبا
نامجون: عالی نه عزیزم
یونا : اره
ا/ت : وا این عزیزم چی. این جا
یونا : من با نامجون هستم
کوک: او خوب
ته : اره
جنی : چی
یونا: مگه چی من نامجون دوست دارم اونم دوستم داره
جنی : منم نامجون دوست دارم
ا/ت: چی این جا چخبر
جنی: اول فکر کردم ته بدر من میخوره اما نه نامجون من دوست دارم
یونا : چی
ا/ت: دقیقه یونا با نامجون جنی نامجون دوست داره
جنی : اره دوستش دارم چرا نداشته باشم ا/ت
ا/ت: من که چیزی نگفتم
جنی : تو گفتی تو از اول ما رو این وضعیت قراردادی ( با داد )
ا/ت: من چی کار کردم. مگه ها ( با داد بلند)
کوک: بس کنید
یونا:. اره دیگه
جنی : نه بس نمیکنم. تو اگه سفارش این کوک نمیگرفته توی این دردسر نمیافتادیم ها چی من اصلا با تو دوست نیستم و نه دوست بودیم قبلنا
تفنگ جنی در آورد میخاست به من بزنه که از دستش گرفتم به هوا زدم رفتم تو چادر کلاه کاسکت بر داشتم رفتم سوار موتور سیکلت شدم حرکت کردم توی هوای بارونی بودم داشتم میگشتم رفتم دم در خونه نامجون در زدم
آجوما : بله دخترم مگه شما ها جنگل نبودید
ا/ت: آجوما بچه ها میان طریف میکند
رفتم طرف اتاق لباس هامو گذاشتم توی کول پشتی رفتم سوار موتور سیکلت شدم بلیت هواپیما گرفتم به پاریس یک ساعت دیگه است رفتم فورد گاه رسیدیم کارم کردم رفتم سوار هواپیما با گریه بغض به گوره ای که زدیم پیام دادم گفتم
ا/ت : دلم واسه همی شما تنگ میشه یونا با نامجون خوشبخت بشی خیلی دوست دارم نامجون خیلی خوبی و حواست باشه به یونا. جنی راستش تو خیلی با من بد بودی اما دوست دارم هنوزم ته تو های دوست خوبی واسم کوک راستش من عاشق تو هستم کوک مراقب خودت باش هم شما رو به خدا میسپارم من دیگه تو زندگی هیچ کدام شما نخواهم بود منو فراموش کنید .........
با گریه ترک کردم دوستام کشورم شهرم خانواده ام خدافظ
از زبان کوک
هم بچه ها با سرعت رفتیم خونه دیدیم ا/ت نیست واسه گوشی هم پیام آمد ا/ت پیام نوشته بود که
ا/ت: دلم واسه همی شما تنگ میشه یونا با نامجون خوشبخت بشی خیلی دوست دارم نامجون خیلی خوبی و حواست باشه به یونا. جنی راستش تو خیلی با من بد بودی اما دوست دارم هنوزم ته تو های دوست خوبی واسم کوک راستش من عاشق تو هستم کوک مراقب خودت باش هم شما رو به خدا میسپارم من دیگه تو زندگی هیچ کدام شما نخواهم بود منو فراموش کنید .........
کوک: چی نه ا/ت نه ا/ت
یونا: چی نههههههههههه
از زبان ا/ت
논현 100m 우리 자리
학교 끝나면 회사 calling
(예, 예)
아 지금 바로 딱 갈게요
제발 집엔 보내지 마세요
(Oh) 가끔 그날의 꿈 꿔
(Oh) 몸서리치다 눈 떠
I don’t wanna go go back again
(Let’s go, let’s go, let’s go)
10년을 wait, wait
We from the bottom
I caught you bae, bae
우린 좀 빠름
We seven mate, mates
ا/ت: تموم شد
کوک: وای عالی بود
یونا: عالی
جنی : زیبا
نامجون: عالی نه عزیزم
یونا : اره
ا/ت : وا این عزیزم چی. این جا
یونا : من با نامجون هستم
کوک: او خوب
ته : اره
جنی : چی
یونا: مگه چی من نامجون دوست دارم اونم دوستم داره
جنی : منم نامجون دوست دارم
ا/ت: چی این جا چخبر
جنی: اول فکر کردم ته بدر من میخوره اما نه نامجون من دوست دارم
یونا : چی
ا/ت: دقیقه یونا با نامجون جنی نامجون دوست داره
جنی : اره دوستش دارم چرا نداشته باشم ا/ت
ا/ت: من که چیزی نگفتم
جنی : تو گفتی تو از اول ما رو این وضعیت قراردادی ( با داد )
ا/ت: من چی کار کردم. مگه ها ( با داد بلند)
کوک: بس کنید
یونا:. اره دیگه
جنی : نه بس نمیکنم. تو اگه سفارش این کوک نمیگرفته توی این دردسر نمیافتادیم ها چی من اصلا با تو دوست نیستم و نه دوست بودیم قبلنا
تفنگ جنی در آورد میخاست به من بزنه که از دستش گرفتم به هوا زدم رفتم تو چادر کلاه کاسکت بر داشتم رفتم سوار موتور سیکلت شدم حرکت کردم توی هوای بارونی بودم داشتم میگشتم رفتم دم در خونه نامجون در زدم
آجوما : بله دخترم مگه شما ها جنگل نبودید
ا/ت: آجوما بچه ها میان طریف میکند
رفتم طرف اتاق لباس هامو گذاشتم توی کول پشتی رفتم سوار موتور سیکلت شدم بلیت هواپیما گرفتم به پاریس یک ساعت دیگه است رفتم فورد گاه رسیدیم کارم کردم رفتم سوار هواپیما با گریه بغض به گوره ای که زدیم پیام دادم گفتم
ا/ت : دلم واسه همی شما تنگ میشه یونا با نامجون خوشبخت بشی خیلی دوست دارم نامجون خیلی خوبی و حواست باشه به یونا. جنی راستش تو خیلی با من بد بودی اما دوست دارم هنوزم ته تو های دوست خوبی واسم کوک راستش من عاشق تو هستم کوک مراقب خودت باش هم شما رو به خدا میسپارم من دیگه تو زندگی هیچ کدام شما نخواهم بود منو فراموش کنید .........
با گریه ترک کردم دوستام کشورم شهرم خانواده ام خدافظ
از زبان کوک
هم بچه ها با سرعت رفتیم خونه دیدیم ا/ت نیست واسه گوشی هم پیام آمد ا/ت پیام نوشته بود که
ا/ت: دلم واسه همی شما تنگ میشه یونا با نامجون خوشبخت بشی خیلی دوست دارم نامجون خیلی خوبی و حواست باشه به یونا. جنی راستش تو خیلی با من بد بودی اما دوست دارم هنوزم ته تو های دوست خوبی واسم کوک راستش من عاشق تو هستم کوک مراقب خودت باش هم شما رو به خدا میسپارم من دیگه تو زندگی هیچ کدام شما نخواهم بود منو فراموش کنید .........
کوک: چی نه ا/ت نه ا/ت
یونا: چی نههههههههههه
۹.۵k
۰۶ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.