(ارباب زاده)pr2
(ارباب زاده)pr2
ا.ت*ویو
(فردا).....
از خواب بیدار شدم و صبحانه خوردم.
رفتم عمارت اسم صاحب عمارت کیم جیونگ هستم(منظورش بابای ته هست)
داخل عمارت بودم.
یهو یه زنه اومد گفت
م تهیونگ:ندیمه ی جدید هستی
ا.ت:بله خانوم
م تهیونگ:شروع بکار کن هر روز از ساعت 6 صبح شرو میکنی تا شب
ا.ت:چشم،اینجا ندیمه های دیگه هم داره
م تهیونگ:اره به من بگو خانوم ارباب نه خانوم
ا.ت:چشم،اسمتون و میتونم بپرسم
م تهیونگ:نه
ا.ت:اتاقم کجاست
م تهیونگ:همراهم بیا
ا.ت:چشم خانوم ارباب
رفتم دنبالش،عمارتشون 4 طبقه هست.
که ۱ طبقه اتاق ندیمه هاست.
اون یک طبقه هم.
زیر عمارت هست یعنی معلوم نمیشه.
اتاق من اتاق شماره ی 5 هست.
تو هر اتاق 3 تا ندیمه هستن.
و تو اتاق شماره 5، 2نفر بودن که با من شدیم 3.
15 تا ندیمه هست داخل این عمارت.
م تهیونگ(البته ناتنی):خب فهمیدی کجاست
ا.ت:بله خانوم ارباب
م تهیونگ:خوبه دیگه به کارت برس
ا.ت:چشم،یه سوال
م تهیونگ:انقدر سوال نپرس،بگو سریع وقت ندارم.
ا.ت:4 طبقه هستیم من واسه کدوم طبقه باید کار کنم
م تهیونگ:طبقه 4 فقط باید خوب کار کنی چون داخل طبقه 4 کیم تهیونگ پسر ارباب هست که خیلی حساس هست اگر یه خرابکاری کنی اخراجی
ا.ت:نگران نباشید خانوم ارباب.
بعدشم رفت.
ساعت 6 صبح هست.
رفتم طبقه 4.
طبقه 4 رو تمیز کردم.
موندم تا کیم تهیونگ بیدار شه و اتاقش و تمیز کنم.
ا.ت*ویو
(فردا).....
از خواب بیدار شدم و صبحانه خوردم.
رفتم عمارت اسم صاحب عمارت کیم جیونگ هستم(منظورش بابای ته هست)
داخل عمارت بودم.
یهو یه زنه اومد گفت
م تهیونگ:ندیمه ی جدید هستی
ا.ت:بله خانوم
م تهیونگ:شروع بکار کن هر روز از ساعت 6 صبح شرو میکنی تا شب
ا.ت:چشم،اینجا ندیمه های دیگه هم داره
م تهیونگ:اره به من بگو خانوم ارباب نه خانوم
ا.ت:چشم،اسمتون و میتونم بپرسم
م تهیونگ:نه
ا.ت:اتاقم کجاست
م تهیونگ:همراهم بیا
ا.ت:چشم خانوم ارباب
رفتم دنبالش،عمارتشون 4 طبقه هست.
که ۱ طبقه اتاق ندیمه هاست.
اون یک طبقه هم.
زیر عمارت هست یعنی معلوم نمیشه.
اتاق من اتاق شماره ی 5 هست.
تو هر اتاق 3 تا ندیمه هستن.
و تو اتاق شماره 5، 2نفر بودن که با من شدیم 3.
15 تا ندیمه هست داخل این عمارت.
م تهیونگ(البته ناتنی):خب فهمیدی کجاست
ا.ت:بله خانوم ارباب
م تهیونگ:خوبه دیگه به کارت برس
ا.ت:چشم،یه سوال
م تهیونگ:انقدر سوال نپرس،بگو سریع وقت ندارم.
ا.ت:4 طبقه هستیم من واسه کدوم طبقه باید کار کنم
م تهیونگ:طبقه 4 فقط باید خوب کار کنی چون داخل طبقه 4 کیم تهیونگ پسر ارباب هست که خیلی حساس هست اگر یه خرابکاری کنی اخراجی
ا.ت:نگران نباشید خانوم ارباب.
بعدشم رفت.
ساعت 6 صبح هست.
رفتم طبقه 4.
طبقه 4 رو تمیز کردم.
موندم تا کیم تهیونگ بیدار شه و اتاقش و تمیز کنم.
۶.۳k
۱۲ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.