حکایت، ناصرالدین شاه از شعر «بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منق

حکایت، ناصرالدین شاه از شعر «بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت»
گویند روزی ناصر الدین تمام شاه ادیبان را جمع کرد و حافظ را در غزلی گفته است

بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت
و اندر آن برگ و نوا خوش ناله های زار داشت

به گزارش بولتن نیوز اگر این بلبل خوش بوده است، پس چرا ناله های زار داشته است؟؟!اما از پاسخ هیچ یک از ادیبان راضی نشد. بنابراین نامه‌ای برای شاعر بزرگ معاصر خود، «وصال شیرازی» نوشت و معنای دقیق این غزل حافظ را جویا کرد.

نامه به دست وصال رسید که او عزادار فرزندش بود. وصال، نامه ناصرالدین شاه را در نیمه شب مطالعه می کند و برای کشف معنای واقعی این ابیات، رجوعی به اعداد ابجدی حروف الفبا است که روح حروف و کلمات می کند و در میابد که:عدد ابجدی بلبلی برگ گلی، با ابجد حروف حضرات علی، حسن. ، حسین علیهم السلام مطابقت دارد؛لذا پاسخ پادشاه را به زبان شعر به این صورت بیان می کند که:

خسروا در حالتی کین بنده را غم یار داشت
یادم آمد کز سئوالی آن جناب اظهار داشت.

در بار شعر حافظ گرچه ببینی زمن
بلبلی برگِ گلی خوشرنک در منقار داشت

فـکـر بــسـیـاری نـمـودم، لـیـک مـعلـومـم نـشـد
چونکه شعرش در بُطون اسرار بس بسیار داشت ، آیا شب غواص را دیدم در حروف

جُدى تام گلی شد 356 با علی و با حسین و با حسن داشت برگ گل سبز است و دارد آن را نشانی از حسن چون در هنگام شهادت سبزی رخسار رنگ گل سرخ داشت این نشانش از حسین چـونـکه در وقـت شهـادت چهره ای گلنار داشت بلبلی علی باشد. کز حسرت زین برگ و گل دائما آه و فغان و ناله‌ای بسیار داشت التماس دعا

https://philosophyar.net/marefat/24 -march-2016/

فیلسوف یار