پارت 2.اگه بیان ایران

اتسوشی:
این حتما با کیوکا میاد 😝
میرن بستنی فروشی براش بستنی میگیره🍨

قطعا برای دازای سان سوغاتی میبره🤭

از وضع بد جامعه افسردگی میگیره تصمیم میگیره برای ریاست جمهوری کاندید شه 🥺🤩

رانپو:
به تمام شیرینی فروشی ها سر میزنه🥮🍡
اول از همش میخوره بعدم میگه من پول ندارم حساب کنم😂🤪

با هرکی حال نمیکنه تمام رای های زندگیشو برملا میکنه😂

به هرکی بر میخوره بهش توجه نمیکنه
سریع بهش برمیخوره میگه من یه موهبت دارم و بعد عینکش و میزنه و با استنباط نهایی تمامی ابروریزی هاشو به بهش میکشه😂😂

تانیزاکی:
میخواست تنها بیاد ولی نائومی مثل کنه بهش چسبید و باهاش اومد😑😐
جلوی مردم اینقدر به تانیزاکی چسبید که ابروش رفت😂
اومدن ازشون پرسیدن شما نسبتتون با هم چیه؟ میگن خواهر برادریم، از وضع افتضاح روابط خانوادگی ایران هیشکی باورش نمیشه😑😑😑
اخرم از ابروریزی های نائومی تانیزاکی مجبور میشه برگرده 😂😂

فوکوزاوا:
اینقدر با گربه ها حرف میزنه و بهشون غذا میده که کل گربه ولگرد های شهر میومیو کنان دنبالش راه میفتن🐱🐱

اینم تصمیم میگیره بیاد رییس جمهور شه که مردم ایران رو نجات بده 😢😂

تصمیم میگیره برای اعضای اژانس سوغاتی ببره😊

خب حالا شما بگید پارت بعد از کدوم کاراکتر ها باشه؟ 😊😊