تفسیر قرآن
مطالعه تفسیری معنا و آثار شرک برای افراد علاقه مند به مطالعه در دو بخش ارائه می گردد
بخش اول :معناى شرك
شرك، معناى وسيع و گسترده اى دارد كه بارزترين آن شرك به معناى بت پرستى است و اين نوع شرك، به فتواى فقها موجب خروج از جرگه دين و سبب ارتداد انسان مى شود.
شرك معانى ديگرى نيز دارد: اطاعت بى چون و چرا از غير خدا و يا پيروى از هواى نفس كه قرآن مى فرمايد: «و لقد بعثنا فى كلّ امّة رسولاً ان اعبدوا اللّه و اجتنبوا الطاغوت»(234) و همانا فرستاديم در هر امّتى رسولى، كه خدا را عبادت كنيد و از طاغوت اجتناب كنيد. يا مى خوانيم: «أفرأيت من اتّخذ الهه هواه»(235) آيا نديدى كسى كه هواى نفس خود را خداى خود قرار داده است.
در قرآن بيش از 1000 مرتبه عبارتِ «دون اللّه» و «دونه» آمده است، يعنى اطاعت و پرستش غير خدا شرك است. مؤمنان نيز در مواردى كه به غير از فرمان الهى و معيارهاى الهى عمل مى كنند، از مدار توحيد خارج مى شوند. «و ما يؤمن اكثرهم باللّه الاّ و هم مشركون»(236) يعنى اكثر مؤمنان، مشرك نيز هستند و تكيه گاه هاى غير الهى دارند.
در روايت آمده است كه اين گونه شرك، از حركت مورچه در شب تاريك بر سنگ سياه پوشيده تر است.
بنابراين شرك، تنها بت پرستى نيست، بلكه وابستگى به هر قدرت، مقام، مال، مدرك، قبيله و هر امرى كه در جهت خدا نباشد، شرك است.
آثار شرك
1. حبط عمل:
شرك، كارهاى خوب انسان را از بين مى برد، همان گونه كه آتش، درختانِ سبز يك جنگل را از بين مى برد. قرآن، خطاب به پيامبر مى فرمايد: «لئن اشركت ليحبطنّ عملك»(237) اگر مشرك شوى، تمام اعمالت نابود مى شود.
2. اضطراب و نگرانى:
هدف يك فرد خداپرست و موحّد، راضى كردن خداى يكتاست كه زود راضى مى شود؛ امّا كسى كه به جاى خدا در فكر راضى كردن ديگران باشد، دائماً گرفتار اضطراب و نگرانى است. زيرا تعداد مردم زياد است و هر كدام هم خواسته ها و توقّعات گوناگونى دارند.
حضرت يوسف عليه السلام در زندان به دوستان مشرك خود فرمود: «أأرباب متفرّقون خير أم اللّه الواحد القهّار»(238)، آيا چند سرپرست و ارباب بهتر است يا يك خداى واحد.
قرآن مى فرمايد: مثال كسى كه از خدا جدا شود، مثال كسى است كه از آسمان پرتاب شود و طعمه انواع پرندگان قرار گيرد و هر ذرّه او به مكان دورى پرتاب شود. «و مَن يشرك باللّه فكانّما خَرَّ من السماء فتَخطَفه الطيَر او تَهوى به الرّيح فى مكان سَحيق»(239)
بخش اول :معناى شرك
شرك، معناى وسيع و گسترده اى دارد كه بارزترين آن شرك به معناى بت پرستى است و اين نوع شرك، به فتواى فقها موجب خروج از جرگه دين و سبب ارتداد انسان مى شود.
شرك معانى ديگرى نيز دارد: اطاعت بى چون و چرا از غير خدا و يا پيروى از هواى نفس كه قرآن مى فرمايد: «و لقد بعثنا فى كلّ امّة رسولاً ان اعبدوا اللّه و اجتنبوا الطاغوت»(234) و همانا فرستاديم در هر امّتى رسولى، كه خدا را عبادت كنيد و از طاغوت اجتناب كنيد. يا مى خوانيم: «أفرأيت من اتّخذ الهه هواه»(235) آيا نديدى كسى كه هواى نفس خود را خداى خود قرار داده است.
در قرآن بيش از 1000 مرتبه عبارتِ «دون اللّه» و «دونه» آمده است، يعنى اطاعت و پرستش غير خدا شرك است. مؤمنان نيز در مواردى كه به غير از فرمان الهى و معيارهاى الهى عمل مى كنند، از مدار توحيد خارج مى شوند. «و ما يؤمن اكثرهم باللّه الاّ و هم مشركون»(236) يعنى اكثر مؤمنان، مشرك نيز هستند و تكيه گاه هاى غير الهى دارند.
در روايت آمده است كه اين گونه شرك، از حركت مورچه در شب تاريك بر سنگ سياه پوشيده تر است.
بنابراين شرك، تنها بت پرستى نيست، بلكه وابستگى به هر قدرت، مقام، مال، مدرك، قبيله و هر امرى كه در جهت خدا نباشد، شرك است.
آثار شرك
1. حبط عمل:
شرك، كارهاى خوب انسان را از بين مى برد، همان گونه كه آتش، درختانِ سبز يك جنگل را از بين مى برد. قرآن، خطاب به پيامبر مى فرمايد: «لئن اشركت ليحبطنّ عملك»(237) اگر مشرك شوى، تمام اعمالت نابود مى شود.
2. اضطراب و نگرانى:
هدف يك فرد خداپرست و موحّد، راضى كردن خداى يكتاست كه زود راضى مى شود؛ امّا كسى كه به جاى خدا در فكر راضى كردن ديگران باشد، دائماً گرفتار اضطراب و نگرانى است. زيرا تعداد مردم زياد است و هر كدام هم خواسته ها و توقّعات گوناگونى دارند.
حضرت يوسف عليه السلام در زندان به دوستان مشرك خود فرمود: «أأرباب متفرّقون خير أم اللّه الواحد القهّار»(238)، آيا چند سرپرست و ارباب بهتر است يا يك خداى واحد.
قرآن مى فرمايد: مثال كسى كه از خدا جدا شود، مثال كسى است كه از آسمان پرتاب شود و طعمه انواع پرندگان قرار گيرد و هر ذرّه او به مكان دورى پرتاب شود. «و مَن يشرك باللّه فكانّما خَرَّ من السماء فتَخطَفه الطيَر او تَهوى به الرّيح فى مكان سَحيق»(239)
۱.۷k
۲۸ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.